تنظیمات استایل سایت

انتخاب نوع نمایش

  • Full
  • Boxed

انتخاب رنگ

  • skyblue
  • green
  • blue
  • coral
  • cyan
  • eggplant
  • pink
  • slateblue
  • gold
  • red

مرکز تخصصی توانبخشی و مداخلات طیف اوتیسم

مرکز تخصصی توانبخشی و مداخلات طیف اوتیسم

همه چیز درباره اوتیسم، روشهای تشخیص اوتیسم، روشهای درمان اوتیسم

چرا طیف اوتیسم؟

اوتیسم یک واقعیت دردناک و در حال رشد است. باید آن را بشناسیم و بدانیم متاسفانه کشور ایران رتبه بسیار بالایی در رشد اوتیسم نسبت به سطح جهانی دارد.

اوتیسم یک حقیقت باورنکردنی برای افرادی است که طیفی از اختلال در خود فرو ماندگی را تجربه میکنند و تا آخر عمر همراه آنها خواهد بود. اما این موضوع دلیل عدم درمان نیست. همیشه باید درمان را برای هر نوع اختلال انجام داد تا آن فرد بتواند زندگی عادی و مستقل خود را داشته باشد.

درمان، آن هم از نوع مداخلات اوتیسم، از نگاه متخصصان و درمانگران با نگاهی که مردم و والدین به آن دارند بسیار تفاوت دارد. از نگاه تخصصی: درمان کودکان طیف اوتیسم، یک ساختار حسی، ادراکی، یادگیری و اجتماعی است که کاملا از هم پاشیده و باید برای پیوند این عناصر گروه های مختلف درمانی نظیر، روانشاس تخصصی کودکان استثنایی، کاردرمانگر، بازی درمانگر، روانپزشک و اگر مشکلات کلامی دارد، حتما گفتاردرمانگر به صورت ترکیبی با این کودک اوتیسم کار کنند.

برای آشنایی بیشتر با این طیف اوتیسم و درمانهای وابسته به اوتیسم مطالب زیر صفحه را از طریق لینک های آن بخوانید.

 

منشور سلامت مهر، بزرگترین مرکز تخصصی درمانهای غیر دارویی حوزه روانشناختی کشور با مجموعه های تخصصی خود نظیر مرکز تخصصی اوتیسم، همواره خدمتگذار شما عزیزان و والدین بوده و هست.

تاریخچه اوتیسم را می توانید در پائین همین صفحه بخوانید
علائم شایع اختلال طیف اوتیسم
  • ونگ‌ونگ کردن کم (babbling) یا نبود ونگ‌ونگ در نوزاد
  • اشاره نکردن برای نشان دادن علاقه یا عدم علاقه در زمانی که چیزی به او نشان داده می‌شود
  • مهارت‌های زبانی محدود به عنوان مثال داشتن دایره لغات کوچک‌تر از همسالان یا مشکل در بیان خود با کلمات
  • کاهش علاقه به سایر کودکان یا مراقبین و احتمالاً علاقه بیشتر به اشیاء
  • مشکل در درک احساسات دیگران یا مشکل در صحبت کردن در مورد احساسات خود
  • به دیگران علاقه نشان می‌دهند، اما نمی‌دانند چگونه با آن‌ها بازی کند یا با آنها ارتباط برقرار کند
  • اجتناب از انجام بازی‌های وانمودی (مانند: غذا دادن به عروسک با چنگال اسباب بازی یا وانمود به «پرواز» دادن یک هواپیمای اسباب بازی)
  • استفاده غیرمعمول یا محدود از اسباب بازی‌ها
  • اجتناب از تماس و ارتباط چشمی
  • متمایل به تنها بودن
  • حساسیت بیشتر به بو، بافت، صدا، طعم یا ظاهر اشیا
  • ناراحت شدن از تغییرات در اعمال روزمره و روتین، احتمالاً همراه با مشکل در سازگاری با تغییرات
  • اجتناب از در بغل و در آغوش گرفته شدن، مگر زمانی که آن‌ها خود انجام این کار را بخواهند
  • مشکل در بیان نیازها با استفاده از گفتار یا حرکات اشاره‌ای و غیر کلامی
  • تکرار کلمات یا عبارات، یا استفاده از آن‌ها به جای زبان معمولی (مانند زبان خطی، پژواک‌گویی)
  • تکرار اعمال و کارها به صورت تکراری و زیاد
  • انجام حرکات، استفاده از عبارات، اعمال یا قرار دادن بدن خود در موقعیت‌های غیرعادی
  • ظاهراً از دست دادن مهارت‌هایی که یک بار در شخص بدست آمده بودند به عنوان مثال: توقف استفاده از زبانی خاص
  • آسیب به خود یا خودزنی

علاوه بر این علائم، آمار مختلفی از «بسیار نادر» گرفته تا «درصد کمی و تقریباً از هر ۱۰ شخص اوتیستیک، ۱ نفر» از افراد اوتیستیک می‌توانند یک یا چندین توانایی قابل توجهی از خود به عنوان مثال در ریاضیات، موسیقی یا تولید و خلاقیت هنری، که در موارد استثنایی به عنوان سندرم ساوان در میان ناتوانی‌های رشدی شناخته می‌شود نشان دهند. مطالعه دیگری در سال ۲۰۰۹ در میان ۱۳۷ والدین پدر و مادر دارای فرزند اوتیستیک پی‌برد که ۲۸٪ از والدین این فرزندان باور داشتند که فرزندشان دارای ویژگی‌های و توانایی‌های (منظور سطحی از توانایی است که حتی از «افراد عادی» نیز فراتر و غیرعادی باشد) غیرعادی و خاصی هستند که فرزندان آنها را در سندرم ساوان قرار می‌دهد. نسبت وجود سندرم ساوان (در فنلاند) در پسران بیشتر است و ۶:۱ می‌باشد. هرچند این آمار نسبیت یا آمارهای دیگر ممکن است لزوماً دقیق نباشند و احتمالاً کمیت و کیفیت آنها به چالش کشیده شده.

دوره رشدی اختلال طیف اوتیسم

اکثر والدین گزارش می‌دهند که شروع ویژگی‌های اوتیسم در سال اول زندگی ظاهر می‌شود. دو دوره احتمالی در رشد ASD وجود دارد. یکی از دوره‌های رشد ماهیتی تدریجی‌تر دارد، که در آن والدین نگرانی‌های مربوط به رشد را در دو سال اول زندگی گزارش می‌کنند و تشخیص در حدود ۳ تا ۴ سالگی انجام می‌شود. برخی از علائم اولیه ASD در این دوره شامل کاهش توجه به چهره‌ها، عدم پاسخگویی آشکار هنگام صدا زدن نام، عدم نشان دادن علایق با نشان دادن یا اشاره کردن، و تأخیر در بازی تخیلی و ساختگی (مانند بازی وانمودی) است.

دوره دوم رشد با رشد طبیعی یا نزدیک به نرمال قبل از شروع پسروندگی یا از دست دادن مهارت‌ها مشخص می‌شود. در یک الگو، پسروندگی در ۱۵ ماه تا ۳ سال اول رخ می‌دهد. برخی معتقدند که اوتیسم واپس‌رونده به سادگی همان اوتیسم آشکار شده و زودرس است که دیرتر تشخیص داده شده. محققان مطالعاتی را برای تعیین اینکه آیا اوتیسم واپس‌رونده زیرمجموعه مشخصی از اختلال طیف اوتیسم است انجام داده‌اند. در طول سال‌ها، نتایج این مطالعات با یکدیگر در تناقض بوده‌است. برخی از محققان بر این باورند که هنوز هیچ چیزی برای حمایت از تفاوت بیولوژیکی قطعی بین اوتیسم زودرس و پسرونده وجود ندارد. در الگویی دیگر، اختلال از هم گسیختگی کودکی (تشخیصی که اکنون تحت زیر مجموعه ASD گنجانده شده‌است)، با رگرسیون پس از رشد طبیعی در ۳ تا ۴ یا حتی تا ۹ سال اول زندگی مشخص می‌شود.

اوتیسم پسرونده

اوتیسم پسرونده (به انگلیسی:Regressive autism) زمانی اتفاق می‌افتد که به نظر می‌رسد کودک به‌طور معمول رشد می‌کند، اما سپس شروع به از دست دادن مهارت‌های گفتاری و اجتماعی می‌کند، معمولاً بین سنین ۱۵ تا ۳۰ ماهگی رخ می‌دهد، و متعاقباً در فرد اوتیسم کلاسیک تشخیص داده می‌شود. سایر اصطلاحات مورد استفاده برای توصیف اوتیسم پسرونده در کودکان مبتلا به اوتیسم عبارتند از: اوتیسم با پسروندگی، رگرسیون اوتیسم، اوتیسم نوع پسرفت و سندرم اوتیسم اکتسابی. هیچ تعریف استانداردی برای اوتیسم پسرونده وجود ندارد و شیوع پسروندگی بسته به تعریف مورد استفاده متفاوت است. برخی از کودکان ترکیبی از ویژگی‌ها، با تاخیرهای اولیه و برخی از دست دادن‌های بعدی را نشان می‌دهند. و شواهدی از یک طیف مداوم از رفتارها، به جای، یا علاوه بر، تمایز سیاه و سفید، بین اوتیسم با و بدون پسروندگی وجود دارد. چندین نوع و مدل بینابینی از توسعه اختلال طیف اوتیسم وجود دارد که هرکدام از آنها ممکن است در زیر مدل‌های زیر مجموعه‌هایی همچون مدل آشکار شدن نوع اوتیسم ساده و سنتی، مدل‌های پسرونده، مدل ناپدید شدن نامحسوس علایم، مدل شکست در پیشرفت اختلال، مدل کاهش نامحسوس و از دست دادن بعضی از توانایی‌های آشکار و بدست آمده و… قرار نگیرند. اگر پسروندگی بتنهایی با معیار از دست دادن توانایی استفاده از زبان تعریف شود، کمتر رایج است؛ و اگر با معیار گسترده‌تری تعریف شود که در آن توانایی استفاده از زبان حفظ شود اما تعامل اجتماعی در فرد کاهش یابد، رایج‌تر می‌باشد.

پسروندگی ممکن است در حوزه‌های مختلفی از جمله مهارت‌های ارتباطی، اجتماعی، شناختی و خودیاری رخ دهد. با این حال، رایج‌ترین پسروندگی از دست دادن توانایی استفاده از زبان است.برخی از کودکان رشد اجتماعی خود را به جای زبان از دست می‌دهند و برخی هر دو را از دست می‌دهند. از دست دادن مهارت ممکن است بسیار سریع باشد، یا ممکن است آهسته باشد و قبل از یک دوره طولانی بدون پیشرفت مهارت باشد. از دست دادن ممکن است با کاهش بازی و تعامل اجتماعی یا افزایش زودرنجی همراه باشد. مهارت‌های کسب‌شده موقت معمولاً به چند کلمه از زبان گفتاری می‌رسد و ممکن است شامل برخی ادراک اجتماعی ابتدایی باشد.

پس از پسروندگی، کودک از الگوی استاندارد رشد عصبی اوتیستیک پیروی می‌کند. اصطلاح اوتیسم واپس‌گرا ممکن است بنظر آید که اشاره به رشد عصبی معکوس دارد اما در واقع فقط مهارت‌های رشدی آسیب‌دیده و نه ساختار عصب‌شناسی فرد است که پسرفت می‌کند. از آنجایی که صفات و علایم اوتیستیک متناسب با سن از بدو تولد واضح است، معمولاً رایج تر است که رشد عصبی اوتیستیک شامل پسروندگی نشود.

شروع آشکار اوتیسم واپس‌رونده برای والدین که اغلب در ابتدا به کم شنوایی شدید بجای مبتلا شدن به اختلال طیف اوتیسم در فرزند خود مشکوک هستند، غافلگیرکننده و ناراحت‌کننده است. نسبت دادن پسروندگی به عوامل استرس محیطی ممکن است منجر به تأخیر در تشخیص شود.

نتایج افتراقی

همچنان بحث بر سر نتایج متفاوت بر اساس این دو دوره رشدی گفته شده در بالا وجود دارد. برخی از مطالعات نشان می‌دهند که پسروندگی با پیامدهای ضعیف‌تر همراه است و برخی دیگر هیچ تفاوتی بین آنهایی که شروع تدریجی اولیه دارند و کسانی که دوره پسروندگی را تجربه می‌کنند، گزارش نمی‌کنند. در حالی که شواهد متناقضی پیرامون پیامدها بر توانایی زبانی در ASD وجود دارد، برخی مطالعات نشان داده‌اند که توانایی‌های شناختی و زبانی در سن ۲ و نیم سالگی ممکن است به پیش‌بینی مهارت و تولید زبان بعد از ۵ سالگی کمک کند. به‌طور کلی، مطالعات بر اهمیت مداخله زودهنگام در دستیابی به نتایج طولی مثبت تأکید می‌کند.

مهارت‌های اجتماعی و ارتباطی

یک ویژگی تعریف کننده این طیف این است که افراد اوتیستیک دارای آسیب‌های اجتماعی هستند و اغلب فاقد شهود و درکی مستقیم در مورد دیگران هستند. این شهود و درک مستقیم از دیگران برای بسیاری از مردم امری بدیهی است اما برای افراد در این طیف اختلالی این‌طور نیست. تمپل گراندین، یک زن اوتیستیک که در فعالیت‌های اوتیسم فعالیت می‌کند، ناتوانی خود را در درک ارتباطات اجتماعی افراد «Neurotypical» (یا همان افراد دارای رشد عصبی معمولی) را مانند حس «یک انسان‌شناس در مریخ توصیف» توصیف می‌کند. اختلال در مهارت‌های اجتماعی چالش‌های بسیاری را برای افراد اوتیستیک ایجاد می‌کند. نقص در مهارت‌های اجتماعی ممکن است منجر به مشکلاتی در روابط دوستانه، روابط عاشقانه، زندگی روزمره و موفقیت شغلی شود. یک مطالعه که سرنوشت زندگی بزرگسالان اوتیستیک را مورد بررسی قرار داد نشان داد که در مقایسه با جمعیت عمومی، افراد اوتیستیک کمتر احتمال دارد که ازدواج کنند، اما مشخص نیست که آیا این نتیجه به دلیل نقص در مهارت‌های اجتماعی، اختلالات فکری یا دلایل دیگری است.

تا قبل از سال ۲۰۱۳ میلادی، نقص در عملکرد اجتماعی و ارتباطات به عنوان دو حوزه علائم مجزای اوتیسم در نظر گرفته می‌شد. معیارهای حوزه ارتباطات اجتماعی فعلی برای تشخیص اوتیسم مستلزم این است که افراد در سه مهارت اجتماعی نقص داشته باشند: تعامل اجتماعی-عاطفی، ارتباط غیرکلامی، و توسعه و پایداری روابط. نقص‌های ارتباطی به دلیل مشکلات مهارت‌های اجتماعی-عاطفی مانند توجه اشتراکی و رفتار متقابل اجتماعی متقابل «reciprocity» می‌باشد. ممکن است طیفی از مشکلات متقابل اجتماعی-عاطفی (توانایی فرد برای درگیر شدن به‌طور طبیعی در تعاملات اجتماعی) وجود داشته باشد. افراد اوتیستیک ممکن است فاقد علایق مشترک باشند، برای مثال بسیاری از کودکان اوتیستیک ترجیح می‌دهند با دیگران بازی یا تعامل نداشته باشند. آنها ممکن است از افکار یا احساسات دیگران آگاهی یا درک نداشته باشند – کودک ممکن است بیش از حد به همسالان خود نزدیک شود (وارد به فضای شخصی آنها شود) بدون اینکه متوجه شود که این کار باعث ناراحتی فرد می‌شود. آنها همچنین ممکن است برای جلب توجه رفتارهای غیرمعمولی داشته باشند، برای مثال یک کودک اوتیستیک ممکن است قبل از شروع مکالمه همسن خود را برای جلب توجه اولیه برای شروع مکالمه با دیگری هُل دهد.

کودکان بزرگتر و بزرگسالان مبتلا به ASD نسبت به افراد غیر اوتیستیک در تست‌های تشخیص چهره و احساسات بدتر عمل می‌کنند، اگرچه این ممکن است تا حدی به دلیل توانایی کمتر آنها در تعریف احساسات خود باشد.

افراد اوتیستیک با کمبودهایی در توانایی خود در توسعه، حفظ و درک روابط مواجه می‌شوند و همچنین در تنظیم رفتار متناسب با زمینه‌های اجتماعی دچار مشکل می‌شوند. ASD با اختلالاتی در مهارت‌های ارتباطی عمل‌گرایانه، مانند مشکل در شروع مکالمه یا عدم توجه به علایق شنونده برای حفظ مکالمه، بروز می‌کند. توانایی تمرکز انحصاری بر فقط یک موضوع در ارتباطات به عنوان «Monotropism» شناخته می‌شود و می‌توان آن را با «دید و نگاهی تونلی مانند» مقایسه کرد. برای افراد اوتیستیک معمول است که به یک موضوع خاص علاقه زیادی نشان می‌دهند، به جای برقراری ارتباط متقابل با هر کسی که با آن صحبت می‌کنند، در تک‌گویی‌هایی همانند نحوه درس دادن معلم دربارهٔ اشتیاق خود صحبت می‌کنند. آنچه ممکن است شبیه خوددرگیری و توجه به خود یا بی‌تفاوتی نسبت به دیگران به نظر برسد، ناشی از تلاش برای تشخیص یا به خاطر سپردن این است که افراد دیگر شخصیت، دیدگاه‌ها و علایق متفاوت خود را دارند. تفاوت دیگر در مهارت‌های ارتباطی عمل‌گرایانه این است که افراد اوتیسمی ممکن است نیاز به کنترل صدای خود را در محیط‌های مختلف اجتماعی تشخیص ندهند – برای مثال، ممکن است در کتابخانه‌ها یا سالن‌های سینما با صدای بلند صحبت کنند.

افراد اوتیستیک رفتارهای غیرکلامی غیرعادی از خود نشان می‌دهند یا در ارتباط غیرکلامی مشکل دارند. آنها ممکن است به ندرت تماس و ارتباط چشمی برقرار کنند – یک کودک اوتیستیک ممکن است با هنگامی که نام او را صدا می‌زنند تماس و ارتباط چشمی برقرار نکند، یا ممکن است از تماس چشمی با کسی که او را نگاه می‌کند اجتناب کند. بیزاری از نگاه را می‌توان در اختلالات اضطرابی نیز مشاهده کرد، اما ارتباط چشمی ضعیف در کودکان اوتیستیک به دلیل کمرویی یا اضطراب نیست بلکه به‌طور کلی و از نظر کمیت کاهش یافته‌است. افراد اوتیستیک ممکن است با تولید و درک حالات چهره دچار مشکل شوند. آنها اغلب نمی‌دانند چگونه احساسات را از حالات چهره دیگران تشخیص دهند، یا ممکن است با حالات صورت مناسب پاسخ ندهند. آنها ممکن است در تشخیص بیان ظریف احساسات و تشخیص معنای احساسات مختلف در یک گفتگو مشکل داشته باشند. یک ویژگی مشخص این است که افراد اوتیستیک دارای آسیب‌های اجتماعی هستند و اغلب فاقد شهود و درک مستقیم از دیگران که برای بسیاری از مردم امری بدیهی است اما برای افراد در این طیف اختلالی این‌طور نیست. تمپل گراندین، یک زن اوتیستیک که در فعالیت‌های اوتیسم فعالیت می‌کند، ناتوانی خود را در درک ارتباطات اجتماعی افراد «Neurotypical» (یا همان افراد دارای رشد عصبی معمولی) را مانند حس «یک انسان‌شناس در مریخ» توصیف می‌کند. همچنین اگر اصطلاحاً در یک زمان اطلاعات و داده‌های حسی بیش از حدی که آنان قادر به پردازش سریع آنان نیستند به آنان برسد، آن‌ها ممکن است زبان بدنی یا نشانه‌های اجتماعی مانند تماس چشمی و حالات چهره را درک نکنند. آنها با درک موقعیت و کانتکس و زیر کانتکس موقعیت‌های مکالمه ای (گفتاری) یا چاپی (نوشتاری) مشکل دارند و در نتیجه‌گیری در مورد محتوا یک متن به مشکل می‌خورند. این ویژگی در آنان همچنین منجر به عدم آگاهی اجتماعی و بیان زبان غیر معمول در آنان می‌شود. اینکه چگونه حالات چهره بین افراد دارای طیف اوتیسم و افراد دارای رشد عصبی عادی متفاوت است، مشخص نیست. علاوه بر این، حداقل نیمی از کودکان اوتیستیک دارای نوای گفتار غیرعادی هستند.

افراد اوتیستیک ممکن است مشکلاتی را در ارتباط کلامی نیز تجربه کنند. تفاوت در ارتباطات ممکن است از سال اول زندگی وجود داشته باشد و ممکن است شامل تأخیر در شروع ونگ‌ونگ کردن، ژست‌های غیر معمول، کاهش پاسخگویی و الگوهای صوتی باشد که با مراقب و شخص نگهدار وی هماهنگ نیست. در سال‌های دوم و سوم، کودکان اوتیسمی ونگ‌ونگ، همخوان‌ها، کلمات و ترکیب‌های کلمه ای کمتر از فرد عادی و کمتر متداول و متنوع تر دارند. ژستهای آنها کمتر با کلمات ادغام می‌شود. کودکان اوتیستیک کمتر درخواست می‌کنند یا تجربیات خود را به اشتراک می‌گذارند و به احتمال زیاد به سادگی سخنان دیگران را تکرار می‌کنند (پژواک‌گویی). به نظر می‌رسد توجه اشتراکی برای گفتار عملی ضروری است، و به نظر می‌رسد کمبود توجه اشتراکی نوزادان مبتلا به ASD را متمایز می‌کند. به عنوان مثال، آنها ممکن است به جای شیئی که دست به آن اشاره می‌کند، به خود آن دست اشاره گر نگاه کنند و به‌طور مداوم نمی‌توانند به اشیا اشاره کنند تا در مورد آن نظر بدهند یا تجربه ای در مورد آنرا را به اشتراک بگذارند. کودکان اوتیستیک ممکن است در بازی‌های تخیلی و در تبدیل نمادها به زبان مشکل داشته باشند. برخی از رفتارهای زبانی اوتیستیک شامل زبان تکراری یا سفت و سخت و علایق محدود در مکالمه است. به عنوان مثال، کودک ممکن است کلمات را تکرار کند یا اصرار کند که همیشه در مورد یک موضوع صحبت کند. پژواک‌گویی ممکن است در افراد اوتیستیک نیز وجود داشته باشد، برای مثال با پاسخ دادن به یک سؤال با تکرار پرسش به جای پاسخ دادن. ناتوانی زبان نیز در کودکان اوتیستیک رایج است، اما بخشی از تشخیص نیست. بسیاری از کودکان اوتیستیک مهارت‌های زبانی را با سرعتی نابرابر توسعه می‌دهند، جایی که برخی از جنبه‌های ارتباطی را به راحتی به دست می‌آورند، در حالی که هرگز به‌طور کامل برخی دیگر را توسعه نمی‌دهند، مانند برخی از موارد افراد مبتلا به هایپرلکسیا. در برخی موارد، افراد در طول زندگی خود کاملاً بدون توانایی صحبت کردن و زبانی باقی می‌مانند. CDC تخمین زده‌است که حدود ۴۰٪ از کودکان اوتیستیک اصلا صحبت نمی‌کنند، اگرچه سطح سواد و مهارت‌های ارتباط غیرکلامی در هریک از این افراد متفاوت است.

در حال حاضر شیوه های درمان اوتیسم، با وجود پیشرفت های چشمگیر، نتوانسته است به طور کامل بر بیماری غلبه و آن را درمان کند. اما روش هایی بوجود آمده است که به بیماران اوتیسمی کمک می کند تا توانایی های خود را بالا برده و حتی در برخی از موارد، با کمک این روش ها به بهبودی کامل رسیده اند.

این روش ها به بیماران اوتیسمی کمک می کند تا به صورت مستقل کارهای خود را انجام داده و نیازهای خود را برآورده سازند. و همچنین باعث کاهش اختلال، در بیماران می شود تا بتوانند به زندگی عادی خود ادامه دهند.

باید به این نکته توجه داشت که روش های درمان در بیماران اوتیستیک، متناسب با شدت اختلالات اوتیسم و توانایی های آنها برنامه ریزی می شود.

اختلال طیف اوتیسم را بيشتر مي‌توان يك اختلال نورولوژيكي كه خودش را در سال‌هاي اوليه رشد كودك نمايان مي‌كند معرفي نمود. اين اختلال در بيماران اوتيستيك باعث مي‌شود كه مغز فرد مبتلا به اوتیسم نتواند در زمينه رفتارهاي اجتماعي و مهارت‌هاي ارتباطي به‌درستي عمل كند و مزاحم او براي يادگيري چگونگي ارتباط و تعامل با ديگران به‌طور اجتماعي مي‌شود. كودكان و بزرگسالان دارای اختلال طیف اوتیسم در زمينه ارتباط كلامي و غيركلامی، مهارت‌های شناختی معمول، رفتارهاي اجتماعي، فعاليت‌هاي سرگرم‌كننده و بازي داراي مشكل مي‌باشند.
ريشه كلمه اوتيسم از واژه يوناني Autos به معني خود گرفته شده است. البته اين نام در طول زمان به صورت‌هاي گوناگوني به‌كار مي‌رفته است مانند اوتيسم كودكي اوليه، يا اوتيسم كودكي. پس از مدتي اين نام‌ها تقريباً مترادف با اوتيسم در بزرگسالان به كار رفت و پس از آن اين اختلال را در هر دوره سني به‌نام اوتيسم مي‌شناسند.اختلال طیف اوتيسم(ASD) و اوتيسم دو واژه و عبارت کلی برای گروهی از اختلالات پیچیده در رشد مغز هستند. درسال2013درDSM-5همه اختلالات طیف اوتيسم در زیر چتر ASD یا اختلالات طیف اوتیسم قرار گرفتند. اکنون دیگر در اختلال طیف اوتيسم به جای انواع اوتیسم 3سطح وجود دارد که در آن‌ها رشد مهارت‌هاي اجتماعي،ارتباطات و منابع و ذخاير رفتاري دچار تاخير و انحراف گردیده است. كودكان درگیر با اختلال طیف اوتيسم اغلب تمايلات شديد و ويژه‌اي به مجموعه‌اي از رفتارها نشان مي‌دهند، مقاومت در برابر تغیير ٰ رفتار های تکراری و کلیشه ای و نقص در ارتباط چشمی دارند و پاسخ‌هاي مناسبي به محركات محيطي نمي‌دهند. اين اختلالات تاثيرهاي متعدد و بيشماري بر روند رشد مي‌گذارند. هرچه این اختلال زود تشخیص داده شود و فرد مبتلا زودتر وارد چرخه‌های درمان گردد، زودتر می‌توان زندگی او را تغییر داد.

نکته بسیار مهم:

با توجه نکات گفته شده در بالا باید درمان را از مراحل اولیه تشخیس به هنگام و زودهنگام آغاز کنید.

زود پیگیری و تشخیص و غربالگری کنید تا درمان مناسب و به موقع داشته باشید. کودکان اوتیسم بسیاری بوده اند که از 2.5 و 3 سالگی درمان را شروع کردند و در سن مدرسه توانستند در مدرسه عادی درس بخوانند و در کلینیک منشور سلامت مهر با رویکرد درمانهای ترکیبی اوتیسم موفقیت های این کودکان بسیار است.

 

محور درمانی بیماری اوتیسمی، در مرحله اول خود کودک اوتیستیک، در مرحله دوم والدین بیمار و در مرحله سوم متخصصان درمانگر هستند. پر واضح است که کودک دارای بیماری اوتیسم در واقع محور اصلی این درمان است و مجموعه ای از برنامه های درمانی در حول آن، سازمان می گیرد و نیازهای وی در مورد بازپروری، تعیین کننده ماهیت برنامه های ویژه خواهند بود. آماده سازی والدین و روش های آماده سازی که درمانگران طراحی می کنند، متناسب با نیازهای کودک انجام می شود.

درمان های رفتاری و آموزشی

گزارش های گوناگونی از تاثیر این نوع درمان در کودکان اوتیسمی توسط محققان گزارش شده است. این نتایج شامل کسب نمرات برتر هوشی، رشد رفتارهای اجتماعی و مهارتهای ارتباطی، کاهش رفتارهای اوتیستیک و افزایش سطح رشد کودک می باشد. از جمله روشها و درمان های مورد استفاده عبارتند از:

EIBI یا مداخله رفتاری فشرده اولیه

پایه و هسته اصلی این برنامه ها بر مبنای نظریات رفتارگرایی، استفاده از روش های افزایش، کاهش و حذف رفتارها، شرطی شدن و به کار بردن اصول یادگیری می باشد.

ABA یا تحلیل رفتار کاربردی

در این روش از طریق مشاهده مستقیم رفتار کودک، ارزیابی و تحلیل آن، رابطه بین محیط و رفتار کودک، می توان واکنش جدید، تقویت و کاهش رفتار در کودک را با توجه به ویژگی های محیطی کشف کرد.

در روش ABA درمانگر اوتیسم به رفع نارسایی های رفتاری و توسعه رفتار اجتماعی کودک اوتیستیک می پردازد.

در کل بهترین روش درمان و کمک به کودکان اوتیستیک تشخیص و درمان زودهنگام اوتیسم است.

PRT یا درمان پاسخ محوری

برگرفته از مدل ABA است که هدف آن رشد انگیزش و مراقبت از خود در این بیماران می باشد.

روش TEACCH

اولین روشی که در آمریکا برای کودکان اوتیستیک به کار گرفته شد روش TEACCH است. در واقع این روش به معنی درمان و آموزش کودکان اوتیستیک و ناتوانی های ارتباطی مرتبط با این بیماری است.

پایه این روش بر اساس تطبیق محیط زندگی کودک با خودش است نه اینکه کودک خود را با محیط وفق دهد.

در این روش برنامه درمانی براساس سطح عملکرد کودک برنامه ریزی می شود و هیچ تکنیک خاصی برای آن استفاده نمی شود.

توانایی های کودک از جنبه معیارهای آموزشهای روانی بررسی می شود و در جهت بهبود ارتباط، مهارتهای اجتماعی و … تکنیکهای درمانی طراحی می شوند. در این روش سعی می شود مهارتهایی به کودک آموزش داده شود تا بتواند رفتارهای اطرافیان و محیط اطراف خود را بهتر درک کند.

روش Floor time:

این روش بر اساس ارتباط کودک اوتیسمی با یک فرد دیگر از طریق برنامه های دقیق بازی، طراحی شده است و بیشتر شبیه بازی درمانی است. شامل 6 مرحله است که کودک اوتیستیک باید این مراحل را از طریق تقلید کردن یا یاد گرفتن از بزرگترها فرا گیرد.

امکان بروز مشکل برای کودک در این روش وجود دارد. مثلا در انجام بعضی از تمرینات به علت اختلالات حسی دچار مشکل شود، یا اینکه برخی از تمرینات بدنی را نتواند انجام دهد.

در این روش سعی بر این است که کودک از نظر احساسی و روانی درک بهتری پیدا کند و از طریق تجربه و آگاهی بتواند مهارتهای دیگر را بدست آورد.

درمان اختلالات طیف اوتیسم(اتیسم)یکی از چالش برانگیزترین ودشوارترین فعالیتها در زمینه روانشناسی است به همین خاطر روند درمان اوتیسم نیز تاکنون فراز و فرودهای فراوانی داشته است.در این سیر ممکن است درمانهایی وجودداشته باشدکه به هیچ عنوان نتوان از آنها دفاع نمود،ولی درمانهایی نیز هستند که شالوده درمانهای امروزین اند.این روند درمان رو به رشد که بیش از100سال از عمر ان میگذرد،مربوط به کشورهای اروپایی و امریکا است و ما در ایران هنوز در ابتدای راه هستیم.

 

جنس:پسران تقریبا چهار برابر بیشتر از دختران مبتلا به اوتیسم هستند.
زایمان زودرس:نوزادان زودرس متولد شده پیش از 26 هفتگی خطر بیشتری برای ابتلا به اوتیسم دارند والبته این نوزادان همراه با وزن کم به دنیا می ایند که این مورد نیز از موارد افزایش ریسک اوتیسم می گردد.برای اگاهی بیشتر درمورد زایمان زودرس مطالعه مقاله اوتیسم و زایمان زودرس را پیشنهاد می کنیم.
تاریخچه خانوادگی:خانواده هایی که دارای یک فرزند مبتلا به اوتیسم هستند بیشتر در معرض داشتن فرزند دیگری با این اختلال اند.همچنین وجود برخی اختلالات مانند اسکیزوفرنی و اختلال اوتیسم در والدین نیز می تواند منجر به افزایش ریسک گردد.
سایر اختلالات:کودکانی که دارای شرایط پزشکی خاص هستند بیشتر احتمال دارد در معرض اوتیسم قرار داشته باشند.برای مثال سندروم ایکس شکننده(اختلالی ارثی که باعث اختلالات ذهنی می گردد)،اسکلروزتوبروز(شرایطی که منجر به تومور های خوش خیم در سیستم مغزی عصبی می گردد)،سندروم رت(بیماری ژنتیکی مختص دختر ها که باعث رشد کند مغز می گردد) و ناتوانی ذهنی.

سن والدین:مشخص گردیده است که بین سن بالای والدین(بالای 35 سال) و یا سن پایین مادران(زیر 20 سال)و افزایش اختلال اوتیسم ارتباط وجود دارد.
شرایط بارداری:فاصله بین بارداری ها مشخص گردیده است که اگر کوتاه باشد می تواند شرایط رحم مادر برای بارداری و پذیرایی مناسب از جنین را به خطر انداخته و ریسک اوتیسم را افزایش دهد. همچنین تغذیه مادر نیز می تواند یک فاکتور مهم برای این ریسک باشد هرچه تغذیه مادر نامناسب تر و عاری از غذاهای طبیعی و ارگانیک باشد می تواند خطر را بیشتر و بیشتر کند.
ارتباط واکسیناسیون و اوتیسم در کودکان
با وجود تحقیقات گسترده مشخص گردیده است که هیچ ارتباطی میان اوتیسم و واکسیناسیون وجود ندارد.درحقیقت مطالعه اصلی که سالها پیش این بحث را ایجاد نموده بود به دلیل طراحی ضعیف و روشهای تحقیق مشکوک رد شده است.جلوگیری از واکسیناسیون می تواند کودکان را در معرض خطرات جدی و شیوع بیماری های خطرناک قرار دهد.برای افزایش اگاهی در مورد ریسک اوتیسم مطالعه مقاله اوتیسم و ریسک ابتلای فرزند دیگر به آن را پیشنهاد می کنیم.
ارتباط لقاح مصنوعی و فناوریهای کمکی تولید مثل مانند ای وی اف(IVF) با اوتیسم

رژیم غذایی برای درمان اختلال طیف اوتیسم

یکی از فرضیه هایی که از دهه 1920 میلادی شروع گردیده این است که اختلال طیف اوتیسم در اثر مواد غذایی ناسالم و اسیب زننده ایجاد می گردد و از طریق رژیم غذایی کودک دارای اوتیسم قابل درمان است. اگرچه دانش دقیق بیوشیمیایی رژیم غذایی و توصیه های غذایی از آن زمان تاکنون تغییر بسیاری کرده است اما هنوز برخی از متخصصان و والدین هنوز از رژیم غذایی دفاع می کنند و از آن در درمان اختلال طیف اوتیسم استفاده می کنند.ایده رژیم غذایی بدون گلوتین و کازئین رایج ترین ایده در زمینه کاهش علائم اختلال طیف اوتیسم با استفاده از رژیم غذایی است.طرفداران این رویکرد اذعان می کنند که نشت این مواد پروتئینی در دستگاه گوارش و رسیدن به مغز ممکن است باعث ایجاد اختلال طیف اوتیسم گردد.لازم به ذکر است محدودیتی که در رژیم غذایی برای کودکان دارای اختلال طیف اوتیسم اعمال می شود ازنظر اکثر گروههای پژوهشی اوتیسم و پزشکان توصیه نمی گردد.

درمان اوتیسم به عنوان یک اختلال اجتماعی و عاطفی

اوتیسم برای اولین بار به عنوان یک اختلال اجتماعی و عاطفی توسط لئو کانر در سال 1943روانپزشک کودک در امریکا مطرح گردید.کانر در مقاله ای که در مجله Nervous Childبا عنوان اختلال عاطفی اتیستیک منتشر شده است سندرومی را برای کودکانی که باهوش هستند اما تمایل به انزاوا و گوشه گیری اجتماعی با محدودیت های عاطفی دارند تعریف می کند.در انسوی اقیانوس اطلس در المان هانس اسپرگر شکل دیگری از اوتیسم را تعریف نمود.آسپرگر مقاله خود را در مورد اوتیسم را در سال 1944 منتشر نمود و توصیف کرد:اوتیسم اختلالی است در کودکان با هوش عادی که در مهارتهای ارتباطی و اجتماعی دچار مشکلاتی هستند.این تعریف همان چیزی است که بعد ها درمورد اختلال طیف اوتیسم خفیف گفته شد و پس از ان نیز به عنوان سندرم آسپرگر نام گذاری گردید.کودکان دارای اسپرگر درگیر با چالشهای تعاملات اجتماعی اند اما مشکلاتی در رشد زبان که اغلب در سندروم کانر دیده میشود ندارند.

این تصور که اختلال طیف اوتیسم بیشتر ناشی از نقایص اجتماعی و عاطفی است، ابتدا والدین را به عنوان اولین مقصر های اوتیسم معرفی نمود. البته این فرضیه در زمانی ارائه گردید که هنوز تاثیر عوامل ژنتیک در بروز اختلال طیف اوتیسم شناخته نشده بود چه برسد به درک اینکه ژنتیک و محیط می توانند باهمدیگر باعث اختلالات روانی گردند.برونو بتلهایم در دانشگاه شیکاگو یک از نخستین دانشمندانی بود که این تئوری را در دهه پنجاه پنجاه گسترش داد و عنوان نمود که اوتیسم اختلالی است که توسط مادران بی کفایت که نسبت به فرزندان خود بی توجه و بی احساس اند ایجاد گردیده است تئوری که بیشتر در زمینه شیوه فرزند پروری والدین کودکان دارای اوتیسم بود.این گفته به عنوان مادران یخچالی شناخته گردید به این دلیل که تصور می گردید این مادران نسبت به فرزندانشان سرد هستند و روش درمانی که به دنبال این تئوری باب شد این بود که دور کردن این کودکان از خانوادهایشان راه درمان انها است.این کار انجام می گردید تا کودک در اثر مدت زمان طولانی که از والدین دور هستند تحت تاثیر مکانیسم دفاعی معکوس به نزد والدین خود برگردند.بعدها مشخص گردید که این تئوری بتلهایم هیچ پایه و اساس  علمی نداشته و به مرور شهرت وی کاهش یافت.و همینطورپژوهشگران نیز هیچ ارتباطی بین سردی والدین و اوتیسم در فرزندان نیافتند. اما هنوز هم نظریه پردازانی هستند که همچنان به دنبال ترویج فلسفه بتلهایم تا به امروز اند.

آغوش درمانی برای درمان اختلال طیف اوتیسم

یکی دیگر از روشهای درمانی روانکاوانه است ناشی از این فرضیه که اختلال طیف اوتیسم تحت تاثیر رابطه ناکارامد بین والدین و فرزند است.در اثر این درمان یک نفر مراقبت کننده(برای نمونه مادر)،کودک را از نظر جسمی محدود می کند(برای نمونه در اغوش می گیرد)تا او مجبور به ارتباط چشمی گردد. اساس این رویکرد این بود که محدودیت جسمی و تماس چشمی باعث افزایش دلبستگی بین مراقب و کودک می گردد. این روش نیز هیچ مبنای علمی برای اثبات خود ندارد و از طرفی نیز می تواند بسیار برای کودک ازار دهنده باشد.تمپل گراندین نیز که خود فردی دارای اوتیسم با عملکرد بالا است ماشینی را اختراع نمود که به بدن او فشاری وارد و تحت کنترل او بود و این فشار به او این امکان را می داد تا بدون نیاز به لمس شدن توسط فرد دیگری و اجبار برای ارتباط چشمی، درونداد حسی لازم از لمس و فشار که او دوست داشت را تامین کند.

 

درمانهای رفتاری برای درمان اختلال طیف اوتیسم

تنبیه

تنبیه از تاکتیک های متداول والدین در قبال رفتار های بد کودکان است .نظریه این است که با مجازات کردن کودک به خاطر رفتار ناخواسته اش،کودک رفتار را با مجازات مرتبط می کند و دیگر ان رفتار را انجام نمی دهد.این نوع از تنبیه را می توان با درجات متفاوتی برای کودکان درنظر گرفت.اما در دهه 1970 اختلال طیف اوتیسم به عنوان یک اختلال رفتاری شناخته می شد نه اختلالی تحت تاثیر عوامل ژنتیکی و محیطی.بنابراین گمان می گردید که استفاده از انواع مجازات به کودکان می اموزد که دیگر رفتار های افراطی مانند پرخاشگری را انجام ندهد.شوک درمانی یکی از روشهای ابداعی مبتنی بر مجازات در ان زمان برای کودک دارای اختلال طیف اوتیسم بود که در ان کودک پس از انجام یک رفتار اشتباه، شوک الکتریکی دریافت می نمود این شوک دردناک ولی خطر ناک نبود و بر اساس اصول نظریه شرطی سازی طراحی گردیده بود.این نوع از شرطی سازی در کاهش رفتار بد با حداقل عوارض جانبی نتایج بسیار خوبی به همراه داشت و بسیاری از والدین از طرفداران این نوع درمان گردیدند. اما در سال 2016 FDA به دلیل اصول اخلاقی در مورد اسیب های احتمالی به کودکان این نوع درمان را در امریکا ممنوع اعلام نمود.

درمان یکپارچگی شنیداری برای درمان اختلال طیف اوتیسم

درمان یگپارچگی شنیداری برای درمان اختلال طیف اوتیسم برای اولین بار توسط گای برارد،پزشک فرانسوی در اواخر دهه 70 میلادی ساخته شد.با این حال این تکنیک تا سال 1991 ناشناخته مانده بود تا زمانی که یک مادر کتابی به نام آوای یک معجزه را منتشر نمود و عنوان نمود که با استفاده از درمان یکپارچگی شنیداری، اوتیسم را در پسرش بهبود داده است.درمان یکپارچگی شنیداری بر این فرض استوار است که رفتارهای ناسازگارانه کودک دارای اختلال طیف اوتیسم در اثر حساسیت او به صدا ایجاد می گردد. این درمان شامل قرار گرفتن فرد در معرض طیف تصادفی صداها برای جلسات نیم ساعته در طی چند روز است.اعتقاد براین است که این روش درمانی باعث می گردد که فرد به ورودی های مختلف شنوایی عادت کند و از این رو انها را طبیعی ارزیابی کند.طرفداران یکپارچگی شنیداری ادعا می کنند که این روش درمانی رفتار های نابهنجار را در کودکان دارای اختلال طیف اوتیسم بهبود می بخشد و همچنین باعث افزایش شناخت ،حافظه و رفتار های اجتماعی می گردد.با این حال هیچ مدرکی وجود ندارد که نشان دهد درمان یکپارچگی شنیداری درمانی موثر برای اختلال طیف اوتیسم است.در سال 2000مطالعه ای صورت گرفت که این رویکرد را با سر وصدای کلاس مقایسه نموده بود. نویسندگان این مقاله نتیجه گرفتند که درمان یکپارچگی شنیداری هیچ تاثیر مثبتی بر کودکان دارای اختلال طیف اوتیسم ندارد چه از نظر بالینی و چه از نظر اموزشی.در سال 1998 نیز کمیته کودکان و نوجوانان آکادمی اطفال امریکا بیانه ای در مورد استفاده از درمان یکپارچگی شنیداری اعلام نمود که”اطلاعات موجود در حال حاضر از ادعای طرفداران این رویکرد پشتیبانی نمی کند ”

درمان اختلال طیف اوتیسم به عنوان یک اختلال بیولوژیک

در پایان دهه 1970 مفاهیم درباره اوتیسم تغییر پیدا کرد.در سال 1977 سوزان فولستاین و پروفسور سِر مایکل روتر تحقیقاتی در مورد دوقلو ها منتشر نمودند که در ان 21 جفت دوقلو همجنس که حداقل یکی از دو قلو ها مبتلا به اختلال طیف اوتیسم بودند مورد مطالعه قرار دادند. نویسندگان نتیجه گرفتند که مولفه ارثی قابل توجهی برای اوتیسم وجود دارد.در این دوره است که علاوه بر مطالعه دوقلو ها پیشرفت سریعی نیز در زمینه درک ماهیت ارثی اختلال طیف اوتیسم به دلیل اکتشافات علمی در ژنتیک مولکولی صورت گرفت.در این دوره دانشمندان توانستند به این پرسش پاسخ دهند که خصوصیات واحد های ارثی به نام ژنها و نحوه انتقال ژنها از یک نسل به نسل دیگر چگونه است.این مفهوم امکان درک بیشتری از بسیاری از بیماری ها مانند سرطان و اختلالات خود ایمن را فراهم نمود و همینطور توضیحاتی نیز درمورد اختلالات رفتاری و رشدی مانند اختلال طیف اوتیسم را ارائه نمود.ظهور نظریه های بیولوژیک اوتیسم،رویکرد های درمانی را به شدت تغییر داد.در این دوره اعتقاد بر این بود که بهترین شرایط بیولوژیکی را با درمانهای بیولوژیک یعنی دارو درمانی می توان ایجاد نمود و در میان روانپزشکان محبوبیت بیشتری در استفاده از داروهای ضد روانپریشی برای درمان اختلالات رفتاری بوجود امد. همزمان سایر مداخلات پزشکی الترناتیو مانند همیوپاتی نیز محبوبیتشان بیشتر گردید. یکی از این درمانهای الترناتیو سکرتین تراپی بود،هورمونی که در کمک به هضم غذا نقش دارد.هورمونی که برای مشکلات گوارشی مانند زخم ها یا بیماری لوز العمده تجویز می گردید اما FDA این دارو را برای سایر مصارف و اختلال طیف اوتیسم مورد تایید قرار نمی دهد.با توجه به این تئوری در ده 1920 که اوتیسم در اثر نشت مواد سمی و افیونی در خون از طریق گوارش بوجود می اید ادعا یک مادر درمورد موفقیت سکرتین در مورد معالجه فرزند دارای اوتیسمش، سکرتین تراپی شناخته گردید.هیچ مدرک موثقی در دست نیست که نشان دهد سکرتین تراپی میتواند در بهبود علائم رفتاری اختلال طیف اوتیسم موثر باشد. درحقیقت در اکثر تحقیقات در مورد درمان با سکرتین هیچ تفاوت معنی داری از نظر بالینی بین سکرتین تراپی و دارو نما مشاهده نگردید. با وجود عدم شواهد کافی بر موثر بودن این درمان،سکرتین تراپی همچنان در مواردی به عنوان یک درمان برای اختلال طیف اوتیسم استفاده می گردد.

دارو درمانی برای درمان اختلال طیف اوتیسم

درمانهای دارویی در کاهش برخی از علائم رفتاری اختلالات طیف اوتیسم مانند پرخاشگری،تحریک پذیری  و رفتارهای اسیب زننده  و خود ازاری  موفقیت فراوانی داشته است.علاوه بر این ،با کاهش رفتار های مزاحم و مداخله کننده، درمانهای دارویی می توانند به اثر بخشی روشهای درمانی دیگر مانند ABA کمک شایانی نمایند. ریسپریدون اولین داروی تایید شده توسط FDA برای درمان علائم مرتبط با اختلالات طیف اختلال طیف اوتیسم بود.این دارو می تواند در کاهش رفتارهای پرخاشگرانه،خود اسیبی، و سایر رفتار های چالش برانگیز تاثیر معنی داری داشته باشد.از عوارض جانبی ریسپریدون می توان به سرگیجه خشکی دهان و افزایش اشتها اشاره نمود.
آرپیپیرازول یکی دیگر از دارو هایی است که FDA ان را برای کودکان دارای اختلال طیف اوتیسم مورد تایید قرار داده است. این دارو بیشتر برای کاهش رفتار های تحریک پذیری مرتبط با اختلال طیف اوتیسم مورد استفاده است و در پژوهشها هم مشخص شده است که می تواند بر روی بیش فعالی و کیفیت زندگی این کودکان نیز موثر باشد.عوارض جانبی آن نیز افزایش وزن و افت موود گزارش گردیده است.

کلوزاپین دارویی ضد روانپریشی است که پیش از تایید ریسپریدون و ارپیپیرازول برای درمان اختلال طیف اوتیسم مورد استفاده قرار می گرفت.کلوزاپین به طور گسترده ای برای درمان اسکیزو فرنی و کاهش رفتارهای خود کشی و پرخاشگری استفاده می گردد. این دارو به میزان بالایی باعث کاهش پرخاشگری در افراد دارای اختلال طیف اوتیسم می گردد.این دارو دارای عوارض بالایی از جمله افزایش وزن زیاد و سندروم متابولیک می گردد و به ندرت در راس داروهای تجویزی برای اختلال طیف اوتیسم قرار گرفته است.هالوپریدول هم که با نام هالدول شناخته می گردد برای معالجه انواع اختلالات عصبی و روانی از جمله اسکیزوفرنی و سندروم تورت و توهم استفاده می گردد.مطالعات متعددی در مورد اینکه هالوپریدول می تواند در بهبود  نقایص اجتماعی و علائم بیش فعالی در اختلال طیف اوتیسم موثر باشد انجام گرفته است.با این حال مصرف طولانی این دارو می تواند باعث عوارضی چون حرکات غیر ارادی عضلات گردد.

رفتار درمانی برای درمان اختلال طیف اوتیسم

در سال 1980برای اولین بار عنوان اوتیسم نوزادی در DSM3 ذکر گردید و از اسکیزوفرنی دوران کودکی جدا گردید.در سال 1987 اوتیسم نوزادی در 4DSM با تعریف گسترده تری از اوتیسم جایگزین گردید.در سال 1975در کشور امریکا قانونی در کنگره تصویب گردید تا اطمینان حاصل گردد که همه کودکان بدون در نظر گرفتن هرگونه ناتوانی، آموزش کاملا رایگان را دریافت می نمایند.و در سال 1997 نیز اصلاحیه ای برای این قانون اعمال گردید که اموزش برای افراد دارای نیاز های ویژه بایستی در سطح درسی دیگر دانش اموزان باشد و به هر انچه انها دسترسی دارند این افراد نیز بایستی دسترسی داشته باشند. و این به دانش اموزان دارای اختلال طیف اوتیسم اجازه می داد که به همان سطح از اموزش دسترسی پیدا کنند که دیگر دانش اموزان از ان استفاده می کردند.آموزش ویژه کودکان دارای اختلال طیف اوتیسم این امکان را به انها می داد که در یک محیط اموزشی در میان همسالان خود تحصیل وموفق باشند.کودکان دارای اختلال طیف اوتیسم نیازمند اموزشهای ویژه ،گفتار درمانی،کار درمانی و اموزش انفرادی اند. تمامی پژوهشها نشان داده است که این سه روش می تواند در بهبود علائم اختلال طیف اوتیسم موثر باشد.

اختلال طیف اوتیسم و روشهای درمانی کنونی

دو واقعیت در مورد اختلال طیف اوتیسم،پایه های درمان های حال حاضر اوتیسم را به وجود اورده است .نخست، این ایده که اختلال طیف اوتیسم از بدو تولد وجود دارد و بنابراین بخشی از یک وضعیت بیولوژیک، زمینه را برای فعالیتهای روانپزشکی فراهم می کند و دوم، اختلال طیف اوتیسم نوعی اختلال اجتماعی و عاطفی است که آن را از سایر اختلالات روانی متمایز می کند و بایستی به همین ترتیب نیز درمانهای متفاوتی برای ان اعمال گردد.مرکز کنترل و پیشگیری بیماری های امریکا(CDC) تخمین می زند که اختلال طیف اوتیسم تقریبا از هر 59 کودک در یک کودک رخ می دهد و در پسران بیشتر از دختران دیده می گردد.بارزترین علائم اختلال طیف اوتیسم بیشتر در بین 2 تا 3 سالگی دیده می گردداما علائم نخستین اختلال طیف اوتیسم را میتوان از پیش از یک سالگی نیز مشاهده نمود اما متاسفانه بیشتر کودکان تا 4 سالگی تشخیص داده نمی شوند.

روش تیچ برای درمان اختلال طیف اوتیسم

این روش امریکایی بسیار محبوب، در حال تبدیل شدن به یکی از انتخابهای اصلی خانواده ها است.این روش که برامده از پژوهشی در سال 1966 است و در سال 1970 توسط اریک اسکاپلر در دانشگاه کارولینای شمالی پایه گذاری گردیده است،در سال 1972 تحت عنوان یک برنامه ایالتی مورد تایید قرار گرفت.تاکید اصلی این رویکرد بر رشد فردی و استقلال فرد دارای اختلال طیف اوتیسم است.این روش رویکردی ساختمند است که به شکل منحصر به فردی برای افراد دارای اختلال طیف اوتیسم سازگار گردیده است.تیچ را بیشتر می توان یک مدل کل نگر در زمینه درمان اختلال طیف اوتیسم در نظر گرفت چراکه می تواند در همه ابعاد ساختاری کودک دارای اوتیسم مداخله جبرانی نماید.

تحلیل رفتار کاربردی(ABA)برای درمان اختلال طیف اوتیسم

تحلیل رفتار کاربردی (ABA) که در ایران به نام ABA شناخته می گردد موفق ترین رویکرد درمانی برای اختلال طیف اوتیسم تا کنون است. این رویکرد درمانی رویکردی رفتاری است که موجب تقویت رفتار های مثبت و کاهش رفتار های منفی کودک دارای اختلال طیف اوتیسم می گردد و می توان بر اساس تکنیک های زنجیره سازی و شکل دهی رفتار مهارتهای جدیدی را نیز به کودک اموخت . ایوار لوواس استاد دانشگاه کالیفرنیا لس انجلس پس از مقاله خود در سال 1987به عنوان پیشگام در زمینه ABA شناخته گردید.
در مطالعه او کودکان بیش از 40 ساعت خدمات فشرده ABA را به مدت 2 تا 6 سال دریافت نمودند.نتایج در این مطالعه بسیار قابل قبول بود و بیش از 90 درصد کودکانی که در این مطالعه بودند بهبودی در مهارتهای اجتماعی و شناختی نشان دادند و این زمانی بود که تب درمان ABA همه گیر شد. در حال حاضر ABAبه عنوان درمان طلایی اختلال طیف اوتیسم شناخته می گردد. پس از شناخته تر شدن،این درمان در کشور امریکا به مرور وارد سیستم اموزش دانشگاهی نیزگردید.در سراسر دنیا بجر ایران افرادی که در زمینه ABA قصد کار کردن دارند بایستی مدرکی برای فعالیت در زمینه این درمان از مراکز و موسسات مورد تایید و دانشگاهها داشته باشند.از دل ABA رویکردهای درمانی دیگری نیز برامدند که می توان به مهمترین انها، دنور اشاره نمود که توسط سالی راجرز مطرح گردیده و گسترش یافته است و اکنون به عنوان یکی از مطرح ترین رویکردهای درمانی در امریکا شناخته می گردد.اکنون بیشتر رویکردهای درمانی که برای کودکان دارای اختلال طیف اوتیسم استفاده می گردد به نوعی با ABAدر ارتباط هستند.از دیگر رویکرد های درمانی که در امریکا مورد استفاده است می توان به فلور تایم،پکس،سان رایس و….اشاره نمود که درهمین وبسایت شما خواننده گرامی می توانید اطلاعات تکمیلی در این خصوص را دریافت نمایید.

دهه1910
روانشناس برجسته سویسی اوژن بلولر نخستین بار از واژه ای که اشاره به علائم مشخصی از شیزوفرنیا دارد، استفاده نمود.
دهه 1920
ایده اصلی این فرضیه که علائم اوتیسم در اثر رژیم هایی غذایی به وجود می اید به این دهه بر می گردد. در این دهه بود که به ایده میزان بالای گلوتین اشاره گردید و درمانهای زیست شیمیایی برای این کودکان مورد استفاده قرار گرفت و از مکمل ها نیز جهت درمان استفاده گردید.
دهه 1930
در این دهه درمان با شوک الکتریکی نخستین بار برای اصلاح رفتار های ضد اجتماعی و رفتار های خود تخریبی مورد استفاده قرار گرفت.این درمان بحث برانگیز هنوز هم مورد استفاده است.
دهه 1940
اوتیسم در این دهه نخستین بار برای توصیف کودکانی که مشکلات اجتماعی و یا عاطفی را تجربه می کنند استفاده گردید.اسپرگر و کانر
1943
در این سال تعریفی از اوتیسم توسط روانشناس برجسته لئو کانر ارائه گردید.او اوتیسم را به عنوان فقدان ارتباط موثر،شیفته اشیاء،تمایل به یکنواختی، و عدم ارتباط زبانی پیش از 30 ماهگی توصیف نمود.

1944
دانشمند سرشناس آلمانی هانس آسپرگر شرایطی را که امروزه تحت عنوان سندروم اسپرگر شناخته می گردد کشف نمود.او معتقد بود که می تواند ارتباطی میان اختلال اوتیسم و اسکیزو فرنیا وجود داشته باشد.
دهه 1950
این ایده اشتباه شکل گرفت که اوتیسم در اثر عاملی تحت عنوان مادران یخچالی به وجود می آید.پرنتکتومی یا جدا نمودن کودکان از والدین خود در دوره های طولانی مدت در این دوره توصیه گردید.
دهه 1960
در این دهه درمانهایی به طور جدی مورد ازمایش و بررسی قرار گرفتند اما همچنان محدودیت های در مورد فهم اینکه چه چیزی می تواند به این افراد کمک کند وجود داشت. درد و تنبیه در این دوره برای اصلاح رفتارهای ضد اجتماعی مورد استفاده قرار گرفت.LSD در این دوره مورد استفاده قرار گرفت وهمچنین درمورد بازدارنده های سروتونین این اعتقاد به وجود امد که تغییری در حالت ادراک بیماران برای کمک به ارام کردن علائم ایجاد می کند.
1965
برنارد ریملند روانشناس امریکایی ،جامعه اوتیسم امریکا را تاسیس نمود این انجمن یکی از نخستین گروههای مدافع اوتیسم است.
دهه 1980
در این دهه نخستین شکلهای درمانهای رفتاری بطور ابتدایی برای درمان افراد دارای اوتیسم مورد استفاده قرار گرفت و اوتیسم در نهایت به صورت جدا از اسکیزوفرنیا مورد طبقه بندی قرار گرفت.در این دوره درمانهای حسی عصبی باب گردید و همچنین محققان و پزشکان معتقد گردیدند که حساسیت به تحریک شنیداری مسئول برخی رفتار های ضد اجتماعی در این افراد است.
دهه1990
آغوش درمانی که در ان کودکان در اغوش گرفته می شوند تا مجبور به عملکرد و واکنش اجتماعی  مانند ارتباط چشمی گردند در این دهه ابداع گردید.
قرن اخیر
در این دوره زمانی از تیتر اختلال طیف اوتیسم(ASD)استفاده گردید و ابزارهایی نیز برای تشخیص اختلال اوتیسم رواج یافتند. روش های درمانی برگرفته از ABA در این دوره زمانی مانند مدل دنور گسترش یافتند و درمانهایی مانند فلور تایم در میان درمانگران مورد استقبال قرار گرفتند.

از سال 2013 انجمن روانپزشکان امریکا کتابچه راهنمای تشخیص خود را به روز نمود. این کتابچه، راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی نامیده می شود.
در این کتابچه دستور العمل های جدیدی برای طبقه بندی اختلال اوتیسم ارائه نموده که بر اساس سطح است و جایگزین سایر اختلالات رشدی عصبی که علائم اختلال طیف اوتیسم را دارند گردیده مانند سندروم اسپرگر، رت و NOS.

تقسیم بندی اوتیسم در سه سطح

سه سطح وجود دارد که هر سطح بر اساس نیاز به پشتیبانی که کودک دریافت می کند و توانمندی های او طبقه بندی می گردد.

انواع اوتیسم

بر اساس فرمت استانداردی که DSM5 برای متخصصان مشخص نموده است برای تعیین سطح اختلال طیف اوتیسم پزشکان و روانشناسان بایستی دو مورد را در نظر بگیرند:
الف: توانایی ارتباطات اجتماعی کودک
ب: رفتارها و علایق محدود و تکراری
هرچه سطح پایین تر باشد کودک به پشتیبانی کمتری نیاز پیدا می کند.

به عنوان مثال افراد مبتلا به اختلال طیف اوتیسم سطح یک علائم خفیف تری دارند و ممکن است نیاز به پشتیبانی کمتری داشته باشد.
مبتلایان به اختلال طیف اوتیسم سطح 2 و 3 علائم متوسط تا شدید داشته و نیاز به پشتیبانی به مراتب بیشتری داشته باشند. و البته برخی افراد نیز به وضوح در هیچکدام از این 3 سطح قرار نمی گیرند و از طرفی نیز اختلال طیف اوتیسم ممکن است با گذر زمان تغییر یافته و ممکن است شدیدتر گردد.

اختلال طیف اوتیسم سطح یک (اوتیسم خفیف)
افراد مبتلا به اختلال طیف اوتیسم سطح یک که به آن اوتیسم خفیف نیز گفته می شود مهارتهای ارتباطی و تعاملی قابل توجهی با دیگران دارند. این کودکان می توانند گفتگو کنند اما در باقی ماندن و ادامه دادن شوخی ها یا استعاره ها دچار مشکلاتی اند. در این سطح این کودکان می توانند دوستیابی کنند و برای خود دوستانی داشته باشند. بر اساس DSM5 افرادی که در این سطح تشخیص داده می شوند و برچسب سطح یک را دریافت می کنند نیاز به حمایت دارند.

علائم مبتلایان به اوتیسم سطح یک (اوتیسم خفیف)

علایم اوتیسم خفیف شامل موارد زیر می شود:

  • علاقه کم به تعامل یا فعالیتهای اجتماعی.
  • در شروع تعاملات اجتماعی مانند صحبت کردن دچار دشواری هایی هستند.
  • به طور معمول این کودکان می توانند با دیگران تعامل برقرار کنند اما در حفظ و ادامه یک مکالمه عادی دچار مشکل می گردند و نیاز به تلاش دارند و یا به عبارت دیگر فرد مبتلا در سطح یک به طور کامل می تواند با جمله صحبت کند اما تلاشهای او برای ادامه دادن یک مکالمه ناموفق است. این گفتار در برخی مواقع به صورت رباتیک مشاهده می گردد.
  • نشانه های بارزی از مشکلات در برقراری ارتباط وجود دارد.
  • وجود مشکلاتی در سازگاری با تغییرات در رفتار و یا زندگی روزمره.
  • مشکل در برنامه ریزی و سازمان دهی که به تئوری همدلی و سیتسم سازی در مبتلایان به اتیسم مشهور است.
    برقراری تماس چشمی محدود.

دورنما
متخصصین برای این افراد از اصطلاح اتیسم عملکرد بالا و یا (HFA) نیز استفاده می کنند که عبارتی غیر رسمی است. همچنین متخصصینی که به معیارهای قدیمی تشخیص اختلال اوتیسم استناد می کنند از اصطلاح سندروم آسپرگر استفاده می کنند که با سیستم طبقه بندی جدید اوتیسم مطابقت ندارد.

در حدود 10 درصد از مبتلایان به اوتیسم دارای مهارتهای خاص هستند که به آنها می توان ساونت یا نابغه اطلاق نمود.

تجربه یک پدرِ کودک اوتیستیک از زندگی با کودکش

این کودکان تقریبا از نظر عملکرد شناختی در زمان تحصیل مشکلی نداشته و به راحتی می توانند مدارج تحصیلی را رد کنند اما از نظر رفتاری این سطح دارای مشکلات فراوانی اند.

برای نمونه یکی از مددجویانی که همیشه برای دریافت مشاوره به مرکز مراجعه می نمودند کودک اتیستیک سطح یکی داشتند که همیشه از عملکرد شناختی او راضی بودند. این کودک همیشه شاگرد اول مدرسه بود و بدون نیاز به مربی همراه که در آن زمان برای کودکان اتیستیک مرسوم بود به مدرسه می رفت و می توانست تمام فعالیتها و تکالیف خود را انجام دهد. اما در کنار این موفقیت تحصیلی تحسین برانگیز، مشکلات رفتاری و اجتماعی، عملکرد او را در مدرسه و خانه تحت الشعاع قرار می داد. او ممکن بود با دیگران درگیر شود، ممکن بود حرفهایی را سرکلاس بزند که موجب برخورد معلم با او می شد و در محیط خانه نیز بلوغ برای او دردسر ساز شده بود و این عوامل بود که این کودک اتیستیک سطح 1 را نیازمند پشتیبانی حرفه ای مرکز می کرد تا بتواند از این مشکلات گذر کند و خود را با شرایط سازگار سازد.

انواع اختلال طیف اوتیسم

اختلال طیف اوتیسم سطح 2 (اوتیسم متوسط)
DSM5 خاطر نشان می کند افراد مبتلا به اختلال طیف اوتیسم سطح 2 یا اوتیسم متوسط نیاز به پشتیبانی قابل توجهی دارند. علائم مرتبط با این سطح شامل فقدان شدید مهارتهای ارتباطی کلامی و غیرکلامی است که تقریبا در تمام امور روزمره این افراد تاثیرگذار است و روند زندگی را برای آنان دشوارتر می سازد.

علائم مبتلایان به اوتیسم متوسط

علایم اوتیسم متوسط شامل موارد زیر می شود:

  • وجود مشکلات در تقابل با تغییر روال امور روزمره و محیط.
  • عدم مهارت قابل توجه در ارتباط کلامی و غیر کلامی. تاخیر در رشد کلامی را می توان با تاخیر در گفتار در مراحل رشد به وضوح مشاهده نمود.
  • مشکلات رفتاری به حدی قابل مشاهده است که گاه به گاه برای همراهان قابل مشاهده است.
  • پاسخ و واکنش غیرمعمول یا تعدیل یافته به نشانه های اجتماعی، ارتباطات یا تعاملات. در این کودکان آسیبهای اجتماعی با وجود پشتیبانی همچنان وجود دارد.
  • مشکل عدیده در سازگاری با تغییر.
  • ارتباط برقرار نمودن با استفاده از جملات و عبارات خیلی خیلی ساده.
  • علایق خاص و محدود.

 

تاریخچه اوتیسم

بیش از ۷۰ سال از تاریخچه اتیسم می‌گذرد که، در ادامه، به مهم‌ترین اتفاقات در حوزه اوتیسم در این ۷۰ سال اشاره می‌شود.

از سال ۱۹۰۸ میلادی تا کنون، متخصصان و کارشناسان راهی طولانی در مطالعه اوتیسم طی کرده‌اند. تاریخچه اتیسم نوسانات مختلفی به خود دیده است. اولین بار، در سال ۱۹۰۸ میلادی، واژه اتیسم معرفی شد. در این مقاله، به معرفی تاریخچه اوتیسم پرداخته می‌شود، زیرا علی‌رغم تصورات عمومی مبنی بر اینکه این بیماری به‌تازگی شناخته شده است، گذشته و سابقه شناخت این بیماری جدید نیست.

در سال ۱۹۰۸ میلادی، واژه اتیسم برای توصیف برخی زیرمجموعه‌های بیماران اسکیزوفرنی مطرح شد. این دسته از بیماران بسیار گوشه‌گیر و منزوی بودند. در حقیقت، سال ۱۹۰۸ میلادی در تاریخچه اتیسم بسیار مهم است.

سال 1911 بازمیگردد که اوگن بلولر ، روانپزشک سویسی برای اولین بار این اصطلاح را عنوان کرد.

برای نخستين بار “لئو کانر “(1943) متوجه شد که بعضي از کودکان از همان بدو تولد دچار مشکلات زباني ،رفتاری و احساسي هستند. وی ضمن شرح حالات اين کودکان برآن بود تا راه حلي برای درمان آن ها بيابد. اما سال ها طول کشيد تا تئوری های موجود آن زمان مبني بر رواني بودن اين کودکان مُهر باطل خورد.

طی سالهای دهه 1940 تا 1960 جامعه ی پزشکی بر این تصور بود که کودکانی که مبتلا به اوتیسم هستند درحقیقت به نوعی اسکیزوفرنی دچار هستند . فقدان درک صحیح درباره ی اختلال اوتیسم دراین سالها منجربه این شد که بسیاری از والدین دچار عذاب وجدان شدیدی شده و خود را در خصوص ابتلای کودکشان به اوتیسم مقصر بدانند.
از سال 1700 به بعد موارد بسياری در بيمارستان ها و بخش های رواني به ثبت رسيد، بدون اين که نامي از اوتيسم برده شود. در آن زمان بسياری ازروانشناسان ومتخصصان اين حوزه تصورمي کردند که « اُوتيسم» مشکلي فرهنگي/اجتماعي و ناشي ازصنعتي شدن جوامع و يا حتی رفاهِ اجتماعي افراد است. اما آن چه امروزه بر اهل فن مسجل است، اين است که اوتيسم ابدأ ربطي به صنعت يا رفاه اجتماعي و ياهرپديده ی ديگر اجتماعي فرهنگي ندارد.
پيش داروی ها و پيش فرضيه های بسياری در باره ی اوتيسم ودلايل بروز آن وجود دارد. بعضي بر اين باورند که بيماری های خاصي دردوران باداری مادر مي تواند عامل بروز اوتيسم در نوزاد شود. بسياری از اين پيش داوری ها، بخصوص تربيتي – فرنگي بودن اوتيسم بي پايه و اساس است. و ناگفته نماند که اوتيسم زاده ی فرهنگ غرب نيز نيست و نزد تمامي ملل جهان يافت مي شود.
توصيف کانر از کودکانِ متفاوت  يعني آن چه که امروزه به« اوتيسمِ اين فانتيل» مشهور است، شرايط رد همه ی پيش داوری های بي پايه و بي ارزش را فراهم ساخت، اما او خود بر اين باور بود که والدين يازده کودک مورد آزمايش که از همه جا رانده و مانده بودند، گناه اصلي رفتار و کردار کودکانشان را بردوش مي کشيدند.
به تصور کانر محروميت از کانون گرم خانواده، رابطه ی غلط والدين (بخصوص مادر) و يا دچار شدن مادر به بيماری های خاصي چون سرخک يا يرقان در دوران باداری باعث ناهمگون شدن روان و روح کودک مي شود. با وجودی که کانر نا آگاهانه پيش داوری های غير علمي راتأئيد کرد، اما عوارض مشخصه ی اُتيسم را آن گونه دقيق به تصوير کشيد که نظراتش بنيان تحقيقات بعدی اُتيسمِ پايه گذاشت.

طی سالهای دهه 1960 بود که درک مردم از واژه ی اوتیسم و علامتها و نشانه های این بیماری و همچنین روشهای مقابله و درمانی آن دقیقتر شد .
در قرن 19 ، کودکی به نام ویکتور یافته شد که احتمالا علامت هایی از اختلال اوتیسم را نشان میداد چرا که این پسر از تمام ارتباط ها با انسانها دوری میگزید . در آن دوره برخی بر این باور بودند که از آنجا که این کودک در جنگل و دور از انسانها رشد کرده است تمایلی برای ارتباط با انسانها ندارد. این داستان در کتاب پسر وحشی آویرون ثبت شده است .

اتيسم اين فانتيل:
واژه ی « اوتيسم » اولين بار درسال 1911 ميلادی توسط اوگن بلولر به کار گرفته شد، اما او تعريف دُرستي از « اوتيسم » در دست نداشت و به غلط بيماراني را که دچار اختلال رواني/ اسکيزوفرني بودند ، مبتلايان به « اوتيسم » معرفي کرد.
سي سال پس از بلوبر، کانر واژه ی ِ « اوتيسم » را برای ِ نوعي « اوتيسم » که به « اوتيسم اين فانتيل » مشهور است به کار گرفت.
لئو کانر برای اولین بار مقاله ای در خصوص کودکان اوتیستیک در سال 1943 منتشر کرد.
شایان ذکر است که تا پیش از مطرح شدن اصطلاح اوتیسم توسط کانر ، کودکانی با نشانگان اوتیسم در دسته ی کودکان آسیب دیده از لحاظ عاطفی و یا کودکان عقب مانده ی ذهنی قرار میگرفتند . کانر دریافت که کودکان اوتیستیک غالبا توانایی های ویژه ای از خود نشان میدهند و به ندرت در یادگیری کند هستند . با این وجود ایشان نمی توانند خود را با الگوهای ارتباطی و عاطفی سازش دهند . به همین رو او اصطلاحی به نام اوتیسم دوران نوزادی را مطرح کرد که بعضا با نام سندرم کانر شناخته می شود .
هانس آسپرگر نیز کشفیاتی درهمان زمان و به طور مستقل از کانر انجام داد با این وجود بیمارانی که او بر روی آن مطالعه کرده و درمقاله اش به تشریح علائمشان پرداخته بود ، همگی توانایی صحبت کردن داشتند .
به همین ترتیب سندرم آسپرگر برای آن دسته از کودکان اوتیسم که توانایی صحبت کردن داشتند اطلاق شد . پیش از آن که کانر لغت اوتیسم را به عنوان یک برچسب تشخیصی مورد استفاده قرار دهد ، اصطلاح اوتیسم به معنای ” آزاد از واقعیت ” بود .
در حقیقت کانر نیز از اصطلاح اوتیسم که پیش از این توسط بلولر گفته شده بود استفاده کرد چرا که بر این باور بود که این کودکان سعی از رهایی از واقعیت دارند . پس از کشفیات کانر و آسپرگر والدینی مورد مشاهده و مطالعه قرار گرفتند که بدون گرمی و عاطفه ای در خور رابطه ی مادر و کودک با کودک اوتیسم شان ارتباط می گرفتند . روانشناسی فرویدی یک نظریه ی حاضر و آماده در خصوص توجیه این سندرم و این نوع ارتباط داشت به این شرح که اگر نیازهای ارتباطی پایه ی روانی بین والد و کودک به نقص و عدم کارایی مبتلا شود ، کودک در خلال رشد فردی اش دچار نقص و وقفه می شود. این نظریه ی فرویدی که در توجیه اوتیسم کاربرد و نمود پیدا کرده بود تا سالهای دهه 50 و 60 رواج داشته و مقبول بود . با این وجود دو نوع تعبیر می توان از نظریه ی فروید استخراج کرد : یکی این که والدینی که در ارتباط با کودکشان گرمی لازم را ندارند ، نتیجه ی رفتارهای کودک اوتیسم شان هستند . و یا این که اصلا اوتیسم نمونه ی بارزی از به ارث بردن شخصیت والدین می باشد به این شرح که کودک اوتیستیک خصوصیات مبالغه آمیزی از شخصیت سرد والدینش را به ارث برده است . کانر در دوران اوليه ی تحقيقاتش به همان اشتباهي دچار شد که بلولر  اوتيسم و اسکيزوفرني را دو بيماری رواني و هم خانواده دانست، اما به مرور زمان عوارض جديدی ميان بيماران مبتلا به اوتيسم مشاهده کرد که با عوارض اسکيزوفرني همگون نبودند.
اين عوارض به « عوارض کانر » مشهور است. عوارض کانر را مي توان در سه بخش خلاصه کرد:
اول: اختلال و بي نظمي شديد در روابط و زندگي اجتماعي و عدم آشنائي با فنون ِ ارتباط گيری با افراد پيرامون خود.
دوم: دشوار ی درک زمان و مکان ، دشواری ِ درک حالات چهره ی آدم ها، واين که آدم ها از دست و صورت خود برای تفهيم خود استفاده مي کنند، درک اين زبان « ناگويا يا سمبوليک» و دشواری ابراز احساسات و حالات دروني خود. (اين دشواری ها نزد همه مبتلايان به اوتيسم ، صرف نظر ازاين که قادر به حرف زدن باشند يا نه ، مشاهده مي شود.)
سوم : اختلالات رفتاری (در قياس با نُرم های معمول جامعه. فرد مبتلا به اوتيسم بيش از حد به عادت های خود وابسته است و يا عادت های خاصي دارد که نزد ديگران معمول نيست.
به نظرکانر وجود همزمان اين سه عارضه شرط لازم اوتيسم دانستن فرد است. به عبارت ديگر عدم يک يا دو شرط به اين معناست که فرد به اوتيسم دچار نيست و يا فقط حالاتي شبيه به اوتيسم دارد.
عوارض اوتيسم معمولن قبل از سن سه سالگي بروز مي کند. ناگفته نماند که دراين زمينه نظرات متفاوتي وجود دارد. عده ای معتقدند که عوارض فوق از همان بدو تولد يا دراولين سال تولد کودک بروز مي کند.
عده ای ديگر زمان بروزِ عوارض اوتيسم را از ابتدای تولد تا سن پنج سالگي (و حتی گاهي تا سن هفت سالگي ) مي دانند. مرزسني مورد قبول جامعه ی علمي امروز دو سال و نيم است. اين بدين معناست که اگر کودکي تا سن دو سال و نيمي کاملا سالم باشد و هيچ يک از عوارض ذکر شده در او نمايان نشود، اما فرضا و ناگهان در سن سه سالگي از محيط خود بترسد و با اطرافيانش نتواند ارتباط برقرار کند ، درکش از زمان و مکان کم شود و زندگي اش به عادت های خاص او وابسته شود،میگنا دات آي آر،دچار اوتيسم نيست ، بلکه علت يا علت های ديگری کودک را بيمارگونه کرده است.

امروزه در بسياری از کشورهای پيشرفته ی جهان واژه ی روان پريشي (پسيکوز) در حالِ رنگ باختن است. بخصوص وقتي که پای بيماری های رواني يا مغزی کودکان در ميان باشد. علت اين امر ناکافي بودن کلمه از يک سو و بار منفي آن از سوی ديگر است.
« روان پريشي يا رواني » مثل مُهر عمل مي کند. بر پيشاني فرد مي نشيند و پاک نمي شود. فرد را از زندگي ای که حق اوست ساقط کرده و بيش از آن که يک راه حل باشد، آفرينده ی مشکلات بيشتر است.
بسياری از متخصصان اوتيسم مي گويند که بيماری های عفوني (مغزی) در سال های اوليه ی عمر مي تواند کودک را به عوارضي شبه اوتيسم متبلا کند. در اين صورت زمان بروز عوارض حتی تا سنين جواني مي تواند طول بکشد و کودک به ظاهر کاملا سالم باشد.
تحقيقات امروز همچنين دال بر اين است که از هر پنج فرد مبتلا به اوتيسم حداقل چهار تای آن ها قبل از تولد دچار اين بيماری شده اند و عوارض اوليه از ششمين ماه تولد تا بيستم ماه مي تواند بروز کند.
از آمار به دست آمده اين طور به نظرمي آيد که تعداد پسران مبتلا به اُتيسم از تعداد دختران متبلا بيشتر است . اما بعضي از محققان معتقدند که دختران به لحاظ ژنتيکي اجتماعي تر از پسران هستند و بدين سبب ديرتر يا کمتر مشکل خود را نشان مي دهند. از آمارچنين برمي آيد که 75 – 85 درصد مبتلايان به اُتيسمِ در رده ی « اُتيسمِ اين فانتيل» قرار مي گيرند و حدود يک سوم مبتلايان پسر هستند. البته ناگفته نماند ازآن جائي که حوزه ی اُتيسم ، حوزه ی علمي جديدی است واغلب تحقيقات در کشورهای صنعتي و پيشترفته صورت مي گيرد، امکاني که تحقيقاتِ آينده در صحت

آمارفوق شک کند، هميشه وجود دارد.

نویسنده : رباب محب-ايران اوتيسم با اندكي تغيير

 

اما در جای دیگری مطالب اینگونه آمده است:

روانپزشک آمریکایی کودکان، لئو کانر، در سال ۱۹۴۳، تحقیقی منتشر کرد که در آن روی ۱۱ کودک باهوش، اما به‌شدت منزوی پژوهش کرده بود. این کودکان علاقه و اصرار زیادی به پیگیری الگوهای تکراری داشتند. بعدتر، این روانپزشک شرایط این کودکان را به عنوان اتیسم دوران کودکی معرفی کرد.

 

در سال ۱۹۴۴ میلادی، دانشمندی آلمانی به نام آسپرگر نوع خفیف‌تری از اختلال اتیسم را با نام «سندروم آسپرگر» معرفی کرد. تمام کودکانی که این فرد دربارۀ آن‌ها مطالعه کرده بود پسرانی بسیار باهوش با ارتباطات اجتماعی ضعیف بودند. این کودکان رفتارهایی وسواس‌گونه نیز داشتند.

سال ۱۹۶۷ میلادی؛ ظهور نظریه‌های مختلف در تاریخچه اوتیسم

روانشناس معروف، برونو بِتِلهام، در سال ۱۹۶۷ میلادی، نظریه «مادران یخچالی» را مطرح کرد. ریشه این نام‌گذاری این بود که او باور داشت کودکان اوتیستیک به اندازه کافی از مادران خود عشق و علاقه دریافت نمی‌کنند. البته باید گفت چنین باوری کاملا اشتباه است. بعد از جنگ جهانی دوم، مطالعات روانکاوانه زیادی درباره اتیسم صورت گرفت که تمرکز آن‌ها بر تاثیرگذاری تجربیات زندگی فردی بر اتیسم بود.

در این مطالعات، نقش زیست‌شناسی و ژنتیک در اتیسم کاملا نادیده گرفته شده بود که البته امروزه به عنوان عوامل اصلی ابتلا به اتیسم شناخته می‌شوند. در طبقه‌بندی آماری مشکلات جسمی و بیماری‌ها نیز، اتیسم به عنوان زیرشاخه‌ای از بیماری اسکیزوفرنی شناخته می‌شد که این موضوع نیز امروزه به طور کامل رد شده است.

سال ۱۹۷۷ میلادی؛ اعتقاد به تاثیرات ژنتیک قوت گرفت

مطالعاتی که روی دوقلوها صورت گرفت حاکی از آن بود که اتیسم تا حد زیادی در اثر تفاوت‌های ژنتیکی و زیستی در رشد مغز به وقوع می‌پیوندد.

سال ۱۹۸۰ میلادی؛ دسته‌بندی‌ها جدیدی شکل گرفت

در سال ۱۹۸۰ میلادی، برای اولین بار، اتیسم کودکی در راهنمای تشخیصی و آماری اختلال‌های روانی قرار می‌گیرد و اتیسم از زیرشاخه بیماری اسکیزوفرنی دوران کودکی جدا می‌شود.

سال ۱۹۸۷ میلادی؛ تغییراتی در فهرست‌ های تشخیص بیماری‌ ها ایجاد شد

در اواخر دهه ۱۹۸۰ میلادی، در راهنمای تشخیصی و آماری اختلال‌های روانی، تغییری ایجاد شد و نام اتیسم دوران کودکی به اختلال اتیسم تغییر پیدا کرد و به نشانه‌های این اختلال نیز اشاره شد. در این سال‌ها، تعدادی از روانشناسان مقالاتی منتشر و به نقش رفتاردرمانی و تحلیل رفتار کاربردی در کمک به کودکان مبتلا به اتیسم اشاره کردند. این مطالعات به والدین کودکان اتیستیک امیدهایی بخشید.

سال ۱۹۸۸ میلادی؛ ورود هالیوود

در این سال، فیلم «مرد بارانی» ساخته شد. این فیلم در روشن‌سازی و آگاهی‌بخشی افکار عمومی نقش مهمی داشت. داستین هافمن، هنرپیشه درخشان آمریکایی، نقش فردی مبتلا به اتیسم را بازی می‌کرد که توانایی شگرفی در کار با اعداد و حافظه‌ تصویری فوق‌العاده‌ای داشت. البته توجه به این نکته ضروری است که افراد، در نقاط مختلف طیف اتیسم، ویژگی‌های گوناگونی دارند و همگی مهارت‌های مشابهی ندارند.

سال ۱۹۹۱  و ۱۹۹۴ میلادی؛ وضع قوانین آموزشی آغاز شد

در این سال، دولت آمریکا گروه آموزشی ویژه کودکان اتیستیک را راه‌اندازی کرد. مدارس شروع به شناسایی کودکان اتیستیک کردند و به افرادی که دچار این اختلال بودند آموزش‌ها و خدمات ویژه‌ای ارائه کردند. در این سال‌ها و به عبارت دقیق‌تر در سال ۱۹۹۴ میلادی، سندروم آسپرگر نیز به طیف اتیسم اضافه شد. در این طبقه‌بندی، افراد دچار سندروم آسپرگر ویژگی‌های خفیف‌تری نسبت به سایر افراد اتیستیک داشتند.

سال ۱۹۹۸ میلادی؛ واکسیناسیون و اوتیسم رابطه‌ای دارند؟

در سال ۱۹۹۸ میلادی، مطالعاتی در زمینه نقش واکسیناسیون و اوتیسم منتشر شد که در آن‌ها نقش واکسن‌های اوریون، سرخچه و سیاه‌سرفه در ابتلا به اوتیسم مهم دانسته شده بود. این مطالعات درست نبود و به‌سرعت به اشتباه بودن آن‌ها اعتراف شد.

آغاز سال ۲۰۰۰ و  نقشی که در تاریخچه اوتیسم ایفا کرد

شرکت‌های تولیدکننده واکسن، به علت نگرانی افکار عمومی که درباره نقش ماده تیمورسال در واکسن‌ها در ایجاد اوتیسم به وجود آمده بود، این ماده نگه‌دارنده جیوه‌ای را از تولیدات خود حذف کردند. هرچند، نبود ارتباط میان ابتلا به اتیسم و واکسیناسیون ثابت شده بود.

سال ۲۰۰۹ میلادی: برآوردهای رسمی از اوتیسم

در این سال، مرکز کنترل و پیشگیری از بیماری‌ها برآورد کرد، از هر ۱۱۰ نفر، یک کودک دچار اختلال طیف اتیسم است. بنابراین، نیاز به مطالعات بیشتر و یافتن تکنیک‌های درمانی بیش از پیش ضرورت یافت. در سال ۲۰۱۳،  در ویرایش پنجم راهنمای تشخیصی و آماری اختلال‌های روانی، انواع طبقه‌بندی‌های اتیسم حذف شد و اختلال اتیسم به عنوان اختلال طیف اتیسم معرفی شد. اتیسم در دو شاخه طبقه‌بندی شد:
۱) اختلال در برقراری ارتباطات و تعاملات اجتماعی،
۲) رفتارهای محدود و تکراری.

طبقه بندی تاریخچه اوتیسم در جای دیگری به روش زیر آمده است که شاید بتوانیم از ترکیب این تاریخ ها و نوشته ها جزئیات بیشتری را استخراج نماییم.

 

سال 1908: کلمه اوتیسم به زیر مجموعه ای از بیماران اسکیزوفرنی اطلاق می شد در خود فرو می رفتند.
 سال 1943: روانپزشک کودک آمریکایی لئو کانر، مقاله ای را منتشر کرد که وضعیت11 کودک را توصیف می کرد که بسیار باهوش بودند، اما تمایل به تنها بودن و رفتارهای تکراری و وسواس گونه داشتند. او بعدها نام وضعیت آنها را “اوتیسم اوایل کودکی” نامید.
 سال 1944: یک دانشمند آلمانی به نام هانس اسپرگر شکل “خفیف” اوتیسم را که در حال حاضر به عنوان سندرم اسپرگر شناخته شده است را معرفی کرد. مواردی را که وی گزارش داد شامل پسرانی بودند که بسیار باهوش بودند، اما مشکل تعاملات اجتماعی و توجه افراطی و وسواس گونه خاص داشتند.
 سال 1967: فرضیه ای که «فرضیه مادران بی‌روح» نام دارد، مطرح شد این فرضیه می‌گوید مادران سردی که به درستی از کودکانشان مراقبت نمی‌کنند، سبب اوتیسم می‌شوند. متخصصان معتقدند، مطرح شدن این فرضیه در تاریخ روان‌شناسی، شرم‌آور است و اگرچه در سال 1980 میلادی رد شده است، مطرح بودن آن در3 دهه، سایه سنگینی بر مطالعات روان‌شناسی درخصوص اوتیسم انداخته است.
 سال 1977: دانشمندان اوتیسم بدلیل شرایط بیولوژیکی و ژنتیکی که در مغز رخ میدهد اتفاق می افتد.
 سال 1980: برای نخستین بار “اوتسیم کودکی” وارد لیست اطلاعات بیماریها DSM شد. و رسماً از اسکیزوفرنیای کودکی جدا شد.
 سال 1981: لفظ “سندرم آسپرگر” به صورت عمومی استفاده شد.
 سال 1987: DSM نام “اختلال اوتیسم” را جایگزین “اوتیسم کودکی” کرد. و چک لیستی برای تشخیص این اختلال ارائه داد. برخی روانشناسان مطالعاتی را شروع کردند که چگونه رفتار درمانی می تواند به کودکان اوتیسمی کمک کند.
 سال 1988: فیلم “مرد بارانی” منتشر شد. در این فیلم داستین هافمن نقش یک فرد اوتیسمی را اجرا می کرد که می توانست محاسبات زیادی را در مغز خود انجام دهد. این فیلم تاثیر بسزایی در آگاهی عمومی از اختلال اوتیسم داشت.
 سال 1991: برخی کشور ها مجموعه آموزشی ویژه برای اوتیسم ارائه دادند.
 سال 1994: سندرم آسپرگر به DSM اضافه شد. طیف اوتیسم گسترده تر شد و موارد خفیف تر مانند افرادی با عملکرد بسیار بالا را شامل شد.
 سال 1998: یک مطالعه در مجله لانست منتشر شد که نشان می دهد که واکسن سرخک، اوریون، سرخجه (MMR) باعث اوتیسم می شود. این یافته به سرعت رد شد.
 سال 2000: به دلیل ترس عمومی نقش واکسناسیون در بروز اوتیسم، تولید کنندگان واکسن ماده تیومرسال (یک نگه دارنده مبتنی بر جیوه) را از واکسن های کودکان حذف کردند. اگر چه نظریه ارتباط واکسن و اوتیسم کاملا رد شده بود.
 سال 2009: مرکز کنترل و پیشگیری از بیماری ها CDE بر آورد کرد از هر 110 کودک 1 کودک در طیف اوتیسم قرار دارد.
 سال 2013: سندرم آسپرگر به عنوان یک اختلال جداگانه از DSM حذف شد، DSM همه زیر مجموعه های اوتیسم را در یک اختلال به نام “اختلال طیف اوتیسم (ASD)” قرار داد، که سندرم آسپرگر را نیز شامل می شود.

اگر شما خواننده محترم اطلاعات دیگری دارید، حتما با ما در میان بگذارید تا از آن بهره ببریم.

با تشکر

09363008032

همه‌چیز درباره ADHD: از شناسایی تا مدیریت جامع

مقدمه اختلال نقص توجه و بیش‌فعالی (ADHD) یکی از رایج‌ترین اختلالات عصبی-رشدی است که عمدتاً در کودکی ظاهر شده و ممکن است تا بزرگسالی ادامه یابد. این اختلال بر توانایی فرد در تمرکز، مدیریت رفتارها و تنظیم انرژی تأثیر می‌گذارد. مقاله حاضر تلاش می‌کند با ارائه اطلاعات جامع درباره ADHD، به درک بهتر این اختلال، […]

همه‌چیز درباره اوتیسم: از شناسایی تا مدیریت

مقدمه اختلال طیف اوتیسم (Autism Spectrum Disorder – ASD) یکی از پیچیده‌ترین و گسترده‌ترین اختلالات عصبی‌روانی است که از دوران کودکی آغاز شده و بر نحوه تعاملات اجتماعی، ارتباطات و رفتارهای فرد تأثیر می‌گذارد. افراد مبتلا به اوتیسم دارای طیف گسترده‌ای از توانایی‌ها و چالش‌ها هستند. هدف این مقاله، ارائه جامع‌ترین اطلاعات ممکن درباره اوتیسم، […]

افسردگی؛ علل، علائم و راه‌های درمان

مقدمه افسردگی یکی از رایج‌ترین اختلالات روانی در جهان است که می‌تواند تمام جنبه‌های زندگی فرد، از روابط شخصی تا عملکرد شغلی و اجتماعی، را تحت تأثیر قرار دهد. این اختلال فراتر از یک احساس موقتی غم یا ناامیدی است و معمولاً نیاز به درمان حرفه‌ای دارد. در این مقاله، به بررسی جامع افسردگی، انواع […]

اضطراب؛ تعریف، علائم، علل و راهکارهای موثر درمان

مقدمه اضطراب یکی از شایع‌ترین مشکلات روانی است که بسیاری از افراد در طول زندگی خود آن را تجربه می‌کنند. این حالت روانی معمولاً با احساس نگرانی، ترس یا فشار همراه است و در صورت ادامه‌دار بودن، می‌تواند زندگی روزمره فرد را مختل کند. در این مقاله، به بررسی جامع اضطراب، انواع آن، علائم، عوامل […]

استرس؛ دلایل، علائم و روش‌های موثر مدیریت

مقدمه استرس یکی از طبیعی‌ترین واکنش‌های بدن به چالش‌ها و فشارهای زندگی است. با اینکه مقدار کمی استرس می‌تواند محرک و انگیزه‌بخش باشد، اما استرس مداوم و بیش‌ازحد می‌تواند بر سلامت جسمی و روانی تاثیرات منفی داشته باشد. این مقاله به تعریف استرس، علل شایع، تاثیرات آن بر زندگی و روش‌های موثر مدیریت استرس می‌پردازد […]

اضطراب اجتماعی و روش‌های مقابله با آن

مقدمه اضطراب اجتماعی یا هراس اجتماعی یکی از رایج‌ترین اختلالات اضطرابی است که باعث ترس و نگرانی شدید در موقعیت‌های اجتماعی یا عملکردی می‌شود. افرادی که به این اختلال مبتلا هستند، از قضاوت شدن، تحقیر شدن یا اشتباه کردن در جمع، به شدت هراس دارند. این اضطراب می‌تواند زندگی روزمره فرد را مختل کند و […]

نقش ذهن‌آگاهی (Mindfulness) در کاهش استرس و بهبود سلامت روان

مقدمه ذهن‌آگاهی (Mindfulness) یکی از روش‌های موثر برای کاهش استرس و بهبود سلامت روان است که در سال‌های اخیر توجه بسیاری از متخصصان روان‌شناسی و پزشکی را به خود جلب کرده است. این تکنیک با تمرکز بر لحظه حال و پذیرش بدون قضاوت احساسات و افکار، به افراد کمک می‌کند تا تعادل روانی خود را […]

تاثیر استرس بر بدن و ذهن

مقدمه استرس به‌عنوان یکی از چالش‌های اصلی زندگی مدرن، تأثیرات گسترده‌ای بر سلامت جسمی و روانی انسان‌ها دارد. از فشارهای شغلی گرفته تا مسائل خانوادگی و اجتماعی، استرس می‌تواند به یک عامل مزمن تبدیل شود که سلامت بدن و ذهن را تحت تأثیر قرار می‌دهد. در این مقاله، تأثیرات استرس بر بدن و ذهن، علل […]

روان‌شناسی مثبت‌گرا و بهزیستی روانی

مقدمه روان‌شناسی مثبت‌گرا (Positive Psychology) یکی از رویکردهای مدرن در علم روان‌شناسی است که به جای تمرکز بر مشکلات و اختلالات روانی، بر نقاط قوت انسان، شادکامی و رشد فردی تمرکز دارد. این رویکرد، با هدف بهبود کیفیت زندگی و افزایش رضایت‌مندی، به افراد کمک می‌کند تا بهزیستی روانی و عاطفی خود را ارتقا دهند. […]

تأثیر شبکه‌های اجتماعی بر سلامت روان

مقدمه شبکه‌های اجتماعی به بخشی جدایی‌ناپذیر از زندگی روزمره تبدیل شده‌اند و به طرز شگفت‌انگیزی ارتباطات، تعاملات و دسترسی به اطلاعات را متحول کرده‌اند. اما این تغییرات همواره مثبت نیستند. استفاده بیش‌ازحد از شبکه‌های اجتماعی، به‌ویژه در میان جوانان و نوجوانان، می‌تواند اثرات قابل‌توجهی بر سلامت روانی داشته باشد. در این مقاله، تأثیرات مثبت و […]

مطالب این صفحه به زودی بار گزاری می شود.

برای دیدن مطالب مجدد به ما سر بزنید.

 

دکتر روانشناس کودک، روانشناس کودک، متخصص روانشناسی کودک، متخصص روانشناسی خانواده، دکتر روانشناس خانواده، دکتر روانشناس نوجوان، روانشناس نوجوان، متخصص روانشناسی نوجوان، فوق تخصص روانشناس کودک و نوجوان، مرکز تخصصی استعدادیابی، بزرگترین مرکز استعدادیابی، بهترین مراکز استعدادیابی ایران، بهترین مرکز استعدادیابی تهران، مرکز تخصصی اوتیسم، مرکز درمانی اوتیسم، بهترین مراکز درمانی اوتیسم، بزرگترین مراکز درمانی اوتیسم، مرکز تخصصی بیش فعالی، بهترین مراکز بیشفعالی ایران، بهترین مراکز درمان بیش فعالی تهران

 

کلمات کلیدی: مجهز به نقشه برداری مغز، مرکز تخصصی بیماری های روان تنی و سایکوسوماتیک ، مرکز مشاوره بارداری و پیش از زایمان، مرکز تخصصی کودکان، کلینیک تخصصی کودکان، مرکز تخصصی کودکان استثنایی، مرکز مشاوره تحصیلی، مرکز ترک وابستگی، مرکز ترک اعتیاد، مرکز انگیزشی و هیجانی، مرکز انگیزشی شغلی، مرکز روانشناسی ورزشی، روانشناس ورزشی، مرکز تخصصی نوجوانان، مرکز مشاوره و روانشناسی پیش از ازدواج، مرکز آزمونهای پیش از ازدواج، مرکز مشاوره خانواده، مرکز روانشناسی خانواده، دکتر روانشناس خانواده، مرکز اختلالات جنسی، مرکز اختلالات جنسیتی، مرکز ترنس سکشوال، مرکز لزبین ها، مرکز گی های ایرانی، مرکز هوموسکشوال های ایران، مرکز ترنس جندر، ترنس، مرکز بیش فعالی، مرکز پیش فعال، مرکز ای دی اچ دی، مرکز ADHD، مرکز تخصصی بیش فعالی، مرکز کودک اوتیسم، مرکز اوتیستیک، مرکز نوجوانان اوتیسم، مرکز نگهداری اوتیسم، باشگاه ورزشی اوتیسم، مرکز بازی کودکان، مرکز بازی درمانی، کلینیک بازی درمانی، دکتر بازی درمانگر، بازی درمانی، بازی درمانگر، روانشناس بازی درمانی، مرکز موسیقی درمانی، مرکز صوت درمانی، مرکز ریتم درمانی، مرکز متر درمانی، هارمونی درمانی، موسیقی تراپی، صوت تراپی، موسیقی درمانگر، صوت درمانگر، مرکز آب درمانی، متخصص آب درمانگر، روانشناس آب درمانی، موسسه آموزشی، موسسه روانشناسی، رشته های روانشناسی، اساتید روانشناسی، دکتر روانشناس، مرکز حرکت درمانی، حرکت درمانگر، موومنت تراپی، اصلاح حرکات، حرکات درمانی، ورزش درمانی، کار درمانی، کار درمانگر، ورزش درمانگر، مرکز ورزش درمانی، ورزش های درمانی، مرکز هنر درمانی، هنر درمانگر، هنر درمانی چیست، انواع هنر درمانی، دوره های هنر درمانی، تربیت هنر درمانگر، کتاب های هنر درمانی، مرکز نمایش درمانی، نمایش درمانگر، دراما تراپی، دراما تراپیست، آموزش دراما تراپی، آموزش نمایش درمانی، مرکز قصه درمانی، قصه درمانگر، آموزش قصه درمانی، نمایش خلاق، قصه گو، استوری تراپی، دکتر روانشناس کودک، روانشناس کودک، متخصص روانشناسی کودک، متخصص روانشناسی خانواده، دکتر روانشناس خانواده، دکتر روانشناس نوجوان، روانشناس نوجوان، متخصص روانشناسی نوجوان، فوق تخصص روانشناس کودک و نوجوان، دکتر روانشناس سکسولوژی، دکتر روانشناس ترنس سکشوال، روانشناس هموسکشوال، روانشناس تراجنسی، متخصص روانشناسی انگیزشی، متخصص استعدادیابی، مرکز تخصصی استعدادیابی، استعدادیابی تحصیلی، استعدادیابی شغلی، استعدادیابی هنری، استعدادیابی ورزشی، استعداد سنجی، استعداد شناسی، ورود به دانشگاه، سوالات دانشجویی، سوالات جنسی، سوالات روابط جنسی، روانشناس روابط عاطفی، روانشناس ارتباط عاطفی، روانشناس جدایی، روانشناس زوجین، روانشناس اختلالات خلقی، روانشناس وسواس، روانشناس وسواس فکری، روانشناس PTSD، روانشناس بیشفعالی، روانشناس ADHD، روانشناس ADD، روانشناس افسردگی، روانشناس اضطراب، روانشناس پنیک، روانشناس واژنیسم، روانشناس CGL، روانشناس تجاوز به کودک، روانشناس ابیوز، روانشناس اختلالات یادگیری، روانشناس اختلال ریاضی، روانشناس یادگیری، روانشناس کنکور، مشاور کودک، مشاور نوجوان، مشاور خانواده، مشاور اعتیاد، مشاور مشکلات جنسی، مشاور رابطه، مشاور دوست یابی، مشاور اختلالات خلقی، مشاور بیشفعالی، مشاور بیش فعالی، مشاور شغلی، مشاور تحصیلی، مشاور خوب، بهترین مشاور کودک، بهترین مشاور کودک و نوجوان، مرکز تخصصی روانشناسی کودک و نوجوان، مرکز تخصصی مشاوره کودک و نوجوان، مرکز روانشناسی کودک و نوجوان، مرکز مشاوره کودک و نوجوان، مرکز تخصصی روانشناسی نمایش درمانی، مرکز تخصصی مشاوره نمایش درمانی، مرکز تخصصی روانشناسی موسیقی درمانی، مرکز تخصصی مشاوره موسیقی درمانی، مرکز تخصصی روانشناسی ترنس، مرکز تخصصی مشاوره ترنس، مرکز تخصصی روانشناسی تراجنسی، مرکز تخصصی مشاوره تراجنسی، مرکز تخصصی روانشناسی بازی درمانی، مرکز تخصصی مشاوره بازی درمانی، مرکز تخصصی کاردرمانی جسمی-حرکتی، مرکز تخصصی کار درمانی جسمی حرکتی، مرکز تخصصی گفتار درمانی کودک و نوجوان، مرکز تخصصی گفتار درمانی، مرکز تخصصی روانشناسی اختلالات یادگیری، مرکز تخصصی مشاوره اختلالات یادگیری، مرکز تخصصی روانشناسی کودک و نوجوان اوتیسم، مرکز تخصصی مشاوره کودک و نوجوان اوتیسم، مرکز درمانی اوتیسم، مرکز کاردرمانی اوتیسم، مرکز تخصصی گفتار درمانی اوتیسم، روانپزشک تخصصی کودک، روانپزشک تخصصی نوجوان، روانپزشک تخصصی اوتیسم، روانپزشک تخصصی بیشفعالی، روانپزشک تخصصی بیش فعالی، روانپزشک خانواده، روانپزشک اختلالات خلقی، روان پزشک تخصصی کودک، روان پزشک تخصصی نوجوان، روان پزشک تخصصی اوتیسم، روان پزشک تخصصی بیشفعالی، روان پزشک تخصصی بیش فعالی، روان پزشک خانواده، روان پزشک اختلالات خلقی، دکتر متخصص، دکتر متخصص روان، متخصص اعصاب و روان، متخصص مغز و اعصاب، جراح مغز و اعصاب، طراح بازی، طراحی بازی، مرکز تخصصی اعتیاد، مرکز تشخیص اعتیاد، مرکز تخصصی درمان اعتیاد، کد نویسی بازی های دیجیتال، بازی دیجیتالی، بازی موبایل، بازی های موبایل، بازی های دیجیتالی درمانی، اپلیکیشن، طراح اپلیکیشن، استارتاپ، طراح و برنامه نویس استارتاپ، برنامه نویس، گرافیک بازی، گرافیست، گرافیک دیجیتال، طراح و اجرای اینستاگرام، برنامه نویس اینستا، ادمین اینستاگرام، ترک اعتیاد دختران، مرکز تخصصی ترک اعتیاد زنان، مرکز پشتیبانی بعد از ترک اعتیاد زنان، مرکز پشتیبانی ترک اعتیاد، مرکز پیشگیری از آسیب های بعد از ترک اعتیاد، تعریف اعتیاد، روش های ترک اعتیاد، مقالات مرتبط با اعتیاد، ساختارهای درمان اعتیاد، درباره اعتیاد، مقالات اعتیاد، مرکز تخصصی نقشه برداری مغز، درباره نقشه برداری مغز، کاربر نقشه مغز، اهمیت نقشه مغز، مقالات نقشه برداری مغز، نقشه مغز EEG، نقشه مغز QEEG، درمانهای غیر دارویی، اهمیت نوروفیدبک، کاربرد نوروفیدبک، مرکز تخصصی اختلالات یادگیری، حل مشکلات یادگیری کودک، اختلالات ریاضی، مرکز تخصصی اختلالات ریاضی کودکان، آزمونهای روانشناختی، مرجع آزمونهای روانشناسی، مرکز تخصصی آزمون هوش، مرکز تخصصی درمان خودکشی، درباره خودکشی، علت های خودکشی، مقالات خودکشی، پیشگیری از خودکشی، مرکز تخصصی حرکت درمانی، مرکز حسی حرکتی، درباره حرکت درمانی، مزایای حرکت درمانی، مرکز تخصصی رفتار درمانی مهر، درباره رفتار درمانی، اهمیت رفتار درمانی، روش های رفتار درمانی، رفتار درمانی علمی، دکتر رفتاردرمانگر، متخصص رفتاردرمانی، رفتار درمانگر، رفتاردرمانگر، خانه استعدادیابی ایران، مرکز استعدادیابی کودکان، مرکز استعدادیابی بزرگسالان، مرکز سنجش استعدادهای تحصیلی، مرکز استعداد تحصیلی، متخصصان استعدادیابی، روانشناسان استعدادیابی، روش های استعدادیابی، استعدادیابی نوجوان، مقالات استعدادیابی، کاریابی، سرمایه گذاری شغلی، کارآفرینی، دکتر متخصص ام. اس، درمان ام. اس، توانبخشی بیماران ms، مرکز تخصصی پرستار در منزل، خدمات پرستاری در منزل، پرستار خوب، تزریق دارو در منزل، اعزام پرستار، پزشک برای منزل، هوم ویزیت، پزشک در منزل، تیم درمان در منزل، شرکت پرستاری، سرم در منزل، آمپول در منزل، خدمات درمانی در منزل، تهیه دارو های خاص، تامین دارو، مراقبت از بیمار در منزل، مراقت از سالمندان، مراقبت از سالمند در منزل، مراقبین پرستاری در بیمارستان، همراه بیمار در بیمارستان، هوم ویزیت اوتیسم، کار در منزل برای اوتیسم، روانشناس در منزل برای اوتیسم، روانشناس اوتیسم، مرکز درمان اوتیسم، مربی اوتیسم، درمانگر در منزل، پرستار اوتیسم،

 

معرفی بهترین دکتر روانشناس کودک و نوجوان در شرق تهران:

هایپر کلینیک روانشناسی کودک، نوجوان و خانواده منشور سلامت مهر؛ با بیش از 15 سال سابقه فعالیت تخصصی در زمینه کودک و نوجوان، همچنین تجهیزات تخصصی به روز و اتاق بازی درمانی، اتاق موسیقی درمانی، اتاق کار درمانی، اتاق نویز درمانی، اتاق ماساژ درمانی، اتاق هنر درمانی، اتاق قصه درمانی، اتاق نمایش درمانی، تجهیزات نوروفیدبک، بیوفیدبک، حرکت درمانی و آب درمانی، همچنین مجهز به نقشه برداری مغز، مرکز تخصصی بیماری های روان تنی و سایکوسوماتیک ، مرکز مشاوره بارداری و پیش از زایمان، مرکز تخصصی کودکان، کلینیک تخصصی کودکان، مرکز تخصصی کودکان استثنایی، مرکز مشاوره تحصیلی، مرکز ترک وابستگی، مرکز ترک اعتیاد، مرکز انگیزشی و هیجانی، مرکز انگیزشی شغلی، مرکز روانشناسی ورزشی، روانشناس ورزشی، مرکز تخصصی نوجوانان، مرکز مشاوره و روانشناسی پیش از ازدواج، مرکز آزمونهای پیش از ازدواج، مرکز مشاوره خانواده، مرکز روانشناسی خانواده، دکتر روانشناس خانواده، مرکز اختلالات جنسی، مرکز اختلالات جنسیتی، مرکز ترنس سکشوال، مرکز لزبین ها، مرکز گی های ایرانی، مرکز هوموسکشوال های ایران، مرکز ترنس جندر، ترنس، مرکز بیش فعالی، مرکز پیش فعال، مرکز ای دی اچ دی، مرکز ADHD، مرکز تخصصی بیش فعالی، مرکز کودک اوتیسم، مرکز اوتیستیک، مرکز نوجوانان اوتیسم، مرکز نگهداری اوتیسم، باشگاه ورزشی اوتیسم، مرکز بازی کودکان، مرکز بازی درمانی، کلینیک بازی درمانی، دکتر بازی درمانگر، بازی درمانی، بازی درمانگر، روانشناس بازی درمانی، مرکز موسیقی درمانی، مرکز صوت درمانی، مرکز ریتم درمانی، مرکز متر درمانی، هارمونی درمانی، موسیقی تراپی، صوت تراپی، موسیقی درمانگر، صوت درمانگر، مرکز آب درمانی، متخصص آب درمانگر، روانشناس آب درمانی، موسسه آموزشی، موسسه روانشناسی، رشته های روانشناسی، اساتید روانشناسی، دکتر روانشناس، مرکز حرکت درمانی، حرکت درمانگر، موومنت تراپی، اصلاح حرکات، حرکات درمانی، ورزش درمانی، کار درمانی، کار درمانگر، ورزش درمانگر، مرکز ورزش درمانی، ورزش های درمانی، مرکز هنر درمانی، هنر درمانگر، هنر درمانی چیست، انواع هنر درمانی، دوره های هنر درمانی، تربیت هنر درمانگر، کتاب های هنر درمانی، مرکز نمایش درمانی، نمایش درمانگر، دراما تراپی، دراما تراپیست، آموزش دراما تراپی، آموزش نمایش درمانی، مرکز قصه درمانی، قصه درمانگر، آموزش قصه درمانی، نمایش خلاق، قصه گو، استوری تراپی، می تواند با متخصصان برجسته خود، یکی از بهترین معرفی های تخصصی برای هر مراجع با نیاز های حوزه کودک و نوجوان باشد.